کلمه جو
صفحه اصلی

اخناتون

دانشنامه عمومی

آخناتون. آخِناتون یا اَخِناتون (به معنای کسی که برای آتون سودمند است) نام آغازینش امن هوتپ (یا آمنحوتپ) چهارم (آمُن هوتِپ به معنای آمون خرسند است) فرعون مصر باستان میان سال های ۱۳۵۲–۱۳۳۶ (پیش از میلاد) یا ۱۳۵۱–۱۳۳۴ (پیش از میلاد) بود. وی که از دودمان هیجدهم بود دینی یکتاپرستانه را بنیاد نهاد که خدای آن آتون نام داشت.
در رمان سینوهه مصری اثر میکا والتاری در سال ۱۹۴۵، راویِ داستان در زمان این فرعون زندگی می کند و مدتی طبیب ویژهٔ اوست. فیلمی نیز بر اساس این داستان ساخته شده است.
توماس مان در نمایشنامهٔ خود با نام «یوسف و برادرانش» در سال ۱۹۴۳، آخناتون را پادشاه و فرعون زمان یوسف می داند.
در مجموعهٔ تلویزیونی یوسف پیامبر، که در سال ۱۳۸۷ از شبکه ۱ تلویزیون ایران پخش شد، آمنحوتپ در نقش فرعون مصر در دوران وزارت یوسف پیامبر در این کشور به تصویر کشیده شده است. او در این سریال تحت تأثیر تعلیمات یوسف یکتاپرست شده، به رسالت او ایمان آورده، توسط یوسف در نیل غسل تعمید می شود و با همراهی یوسف به مبارزه با کاهنانِ آیین آمون پرستی برمی خیزد.
او فرزند آمنهوتپ سوم بود وی دارای بیماری صرع بود و در شبی که آمن هوتپ سوم سرش توسط استاد سینوهه شکافته شد و جان سپرد به گواه خودش در کنار رود نیل در حالت احتضار خداوند آتون بر وی نازل شده و او جانشین پدرش شد. همسر او نِفِرتیتی بود و از وی صاحب چهار دختر می گردد.
مصریان در آن هنگام خدایان متعدد را می پرستیدند. اما اخناتون به یگانه پرستی روی آورد. او از دو معمار که در استخدام پدرش بودند سرود خورشید شهر تب را شنید:
وی با شنیدن این سرود و با گرایشی که به یکتاپرستی داشت بر آن شد که خدای ملی مردم تب را که آمون بود تغییر دهد و به خدای خورشید، آتون روی آورد. او نام خویش را نیز از آمنهوتپ به اخناتون (ستایش گر آتون) تغییر داد. وی دستور داد که در سراسر مصر آتون را بپرستند و او را خدای یکتا بدانند که خالق و حافظ همهٔ موجودات است.

دانشنامه آزاد فارسی

آخناتون. آخِناتون (Akhenaton)
فرعون مصر از سلسلۀ هجدهم (ح ۱۳۵۳ـ۱۳۳۵پ م). مدتی مشترکاً با پدرش، آمِنحوتپ سوم، بر مصر حکومت کرد. پرستش آتونرا جانشین پرستش آمونکرد؛ و پایتخت را به آخِتاتونمنتقل کرد. نِفرتی تیهمسر محبوب آخِناتون بود و دو دختر از شش دختر آنان با جانشینان وی، اِسمِنخ کار، و تحوت عَنخ آمونازدواج کردند.

نقل قول ها

آخناتون. آخِناتون یا اَخِناتون (به معنای کسی که برای آتون سودمند است) نام آغازینش امن هوتپ (یا آمنحوتپ) چهارم (آمُن هوتِپ به معنای آمون خرسند است) فرعون مصر باستان میان سال های ۱۳۵۲–۱۳۳۶ (پیش از میلاد) یا ۱۳۵۱–۱۳۳۴ (پیش از میلاد) بود. وی که از دودمان هیجدهم بود دینی یکتاپرستانه را بنیاد نهاد که خدای آن آتون نام داشت.
• اخناتون پس از آنکه از دو معمار مستخدم پدرش، سرود خورشید شهر تب را شنید خود در مدح خورشید سرودی نوشته که هنوز موجود است. سروده مزبور را علی اصغر حکمت در کتاب «» به نظم درآورده است که از نظر خوانندگان می گذرد: -> نه گفتار در تاریخ ادیان
• آفتابا، تو خدای واحدی / نیست در پیرامنت شبه و ندی• از تو شد پیدا همه بگزیدها/ هست پنهان کار تو از دیدها• این زمین یک پاره از کردار تست / از مشیت ساحتی آن را درست• هست این طاق بلند نیلگون / یک نمون از صنع تو، ای ذوفنون• بر شده چرخ کهن را صانعی / هر صبا از خاورش تو طالعی• می نمایی صبحدم رخسار خویش / عالمی خیره کنی در کار خویش• آفتابا، روشنی از تست و بس / تو چو صحرایی و ما چون خار و خس• چهره زیبایت چو از خاور دمید / نقش زیبایی به گیتی شد پدید• چون نو برخیزی به وقت بامداد / اهل عالم جمله برخیزند شاد• چون تو بنشینی به هنگام پسین / عالمی یکسر نشیند دل غمین• از رخ تو در همه ذرات تاب / چون شوی پنهان روان افتد بخواب• سکر و هشیاری ز فیض عام تست / خواب و بیداری هم از انعام تست• چون بخواب آیند خلق از دوریت / مست گردد عالم از مستوریت• من در آن هنگام بیدارم بدل / مهر چهر خوب تو دارم به دل• ای ترا از تو حیات و جنب و جوش / جان خاموش از تو آمد در خروش• بودن ما سر بسر از بود تست / زنده حیوان و نبات از جود تست• آفتاب، ای مرکز دور وجود / چشمه تو منبع احسان وجود• خوش بتاب ای قرص مهر دلفروز / هست در گیتی ز تو این ساز و سوز• خوش بتاب ای تابشت آرام جان / از تو شد این توس تن، رام جان• خوش بتاب ای ظلمت از تو سرنگون / نور تو بر رستگاری رهنمون• خوش بتاب ای مشعل نور سماء / از تو تابش شد پرستش شد ز ما• خوش بتاب ای نورت آبادی ما / تابش تو مایهٔ شادی ما• این خدایان جمله از تو زنده اند / مالک الملکی و ایشان بنده اند• وصف ایشان کهتری و مهتری / پاک تو، کز این خدایان برتری• ای ز تو ما را حیات و زندگی / ای خدایی از تو از ما بندگی• نور رخسارت که مهر انور است / یک فروغ از نور رب اکبر است

پیشنهاد کاربران

یک لغت از زبان مصری باستان است و نام پادشاه مصر در زمان یکتا پرستی او بوده است به عبارتی به معنی پرستنده خدای یکتا است.

معنی واژه:یکی از فراعنه صالح مصر. پرستندهٔ خدای یگانه


کلمات دیگر: