کلمه جو
صفحه اصلی

چیزی را پای کسی یا چیزی گذاشتن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> چیزی را [ به ] پای کسی / چیزی گذاشتن
کسی / چیزی را در موضوعی مقصر دانستن
مثال:
همه ی اهل محل می دانند که این شیخ از بچگی گوشش سنگین بود، ولی حالا که موقعیت گیر آورده، سنگینی گوشش را به پای یک سیلی که از همسایه اش خورده می گذارد.


کلمات دیگر: