معنی اصطلاح -> [ هر ] دو پا / پاها را توی / در یک کفش کردن
بر خواست / عقیده ی خود پافشاری کردن؛ لجبازی کردن
مثال:
دخترک هر دو پایش را در یک کفش کرده بود که فقط و فقط همان پیراهن را می خواهد.
بر خواست / عقیده ی خود پافشاری کردن؛ لجبازی کردن
مثال:
دخترک هر دو پایش را در یک کفش کرده بود که فقط و فقط همان پیراهن را می خواهد.