معنی اصطلاح -> دل دادن و قلوه گرفتن گرمِ گفتگوی دوستانه / خودمانی بودن مثال: دل داده بودند و قلوه گرفته بودند و از گذشت زمان غافل بودند.
پیشنهاد کاربران
دل دادن و قلوه گرفتن: [کنایه در تداول عامه]گرمِ گفتگوی دوستانه / خودمانی بودن ( ( پسته را داد به آرزو و دوباره سر برد دم گوشش. "ببینم این میرزا قشمشم کی باشند با ماه منیر دل داده قلوه گرفته ؟" اشاره کرد طرف بخاری دیواری . ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص35 . ) )