احمد عزیزی (زادهٔ ۴ دی ۱۳۳۷، کرمانشاه – درگذشتهٔ ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، کرمانشاه) شاعر معاصر ایرانی و ارائه دهندهٔ سبک جدید مثنوی بود که در زمینهٔ شعر آیینی و انقلاب با درونمایه ای عرفانی فعال بود. وی ۹ سال پایان عمر را با بیماری، در حالت اغما به سر می برد.
«کفشهای مکاشفه» ۱۳۶۷
«شرجی آواز» ۱۳۶۸
«خواب نامه و باغ تناسخ» ۱۳۷۱
«ترجمه زخم» ۱۳۷۰
«باران پروانه» ۱۳۷۱
«رودخانه رؤیا» ۱۳۷۱
«ناودان الماس»
«ترانه های ایلیایی»
«غزالستان»
«قوس غزل»
«طغیان ترانه»
«یک لیوان شطح داغ»
«ملکوت تکلم»
«سیل گل سرخ» ۱۳۵۲
روستای فطرت
رؤیای رویت
احمد عزیزی در ۴ دی ماه ۱۳۳۷ در سرپل ذهاب کرمانشاه به دنیا آمد. وی در کودکی با عشایر سیاه چادرنشین حشر و نشر فراوان داشت و قبل از رفتن به دبستان، خواندن و نوشتن را بدون داشتن معلم و تنها از روی کنجکاوی و تأمل و دقت از نوشته های روی تابلوها و اسامی خیابان ها و… به خوبی فراگرفت.وی قبل از پیروزی انقلاب به دعوت شمس آل احمد به تهران رفت و دیداری نیز با مرتضی مطهری داشت. وی با آغاز جنگ به همراه خانواده به تهران نقل مکان نمود و برای مدتی ساکن شهرستان نور شد سپس در تهران اقامت گزید و به همکاری با روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت.
وی سرودن شعر را از سالهای جوانی با مجله جوانان آغاز کرد. وی از پانزدهم اسفندماه ۱۳۸۶ بعلت کاهش سطح هوشیاری ناشی از تشنج، بیماری قلبی و کلیوی در بخش آی سی یو بیمارستان امام رضا کرمانشاه بستری بود. با تأکید رهبر جمهوری اسلامی ایران پس از دیدار با وی، مسئولان بر آن شدند که وی را جهت درمان به خارج از کشور اعزام کنند.
وی آثار شعر و نثر ادبی متعددی دارد و شاعری با سبک منحصربه فرد است که این سبک به صورت مثنوی در -کفشهای مکاشفه- جلوه کرده است تمایل سبک وی به معنویت و عرفان اسلامی با فرم جدیدی از مثنوی -ملهم از مثنوی مولوی- در شعر معاصر بی نظیر است. این سبک تأثیر بسیار زیادی در شعر معاصر گذاشته است. اشعار عزیزی با عرفان اسلامی آمیختگی دارد و تمجید از اهل بیت در بیشتر آثارش موج می زند. او مثنوی هایش را غالباً با وصف طبیعت آغاز می کند و با تمهیدات گوناگون و با توسل به مناسبات و ترکیبات نو و تجنیسات سنتی، رفته رفته به موضوع اصلی گریز می زند. وی در ساختن ترکیبات نو به شیوهٔ شعرای سبک هندی نیز مهارتی خاص دارد. برای نمونه می توان به این ترکیب ها اشاره کرد: جبرئیل آباد الهام، اب بازی های فطرت، تابستان عزلت، تب خیس تکلم، درختان پا به ماه و کولیان شبنم فروش.
«کفشهای مکاشفه» ۱۳۶۷
«شرجی آواز» ۱۳۶۸
«خواب نامه و باغ تناسخ» ۱۳۷۱
«ترجمه زخم» ۱۳۷۰
«باران پروانه» ۱۳۷۱
«رودخانه رؤیا» ۱۳۷۱
«ناودان الماس»
«ترانه های ایلیایی»
«غزالستان»
«قوس غزل»
«طغیان ترانه»
«یک لیوان شطح داغ»
«ملکوت تکلم»
«سیل گل سرخ» ۱۳۵۲
روستای فطرت
رؤیای رویت
احمد عزیزی در ۴ دی ماه ۱۳۳۷ در سرپل ذهاب کرمانشاه به دنیا آمد. وی در کودکی با عشایر سیاه چادرنشین حشر و نشر فراوان داشت و قبل از رفتن به دبستان، خواندن و نوشتن را بدون داشتن معلم و تنها از روی کنجکاوی و تأمل و دقت از نوشته های روی تابلوها و اسامی خیابان ها و… به خوبی فراگرفت.وی قبل از پیروزی انقلاب به دعوت شمس آل احمد به تهران رفت و دیداری نیز با مرتضی مطهری داشت. وی با آغاز جنگ به همراه خانواده به تهران نقل مکان نمود و برای مدتی ساکن شهرستان نور شد سپس در تهران اقامت گزید و به همکاری با روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت.
وی سرودن شعر را از سالهای جوانی با مجله جوانان آغاز کرد. وی از پانزدهم اسفندماه ۱۳۸۶ بعلت کاهش سطح هوشیاری ناشی از تشنج، بیماری قلبی و کلیوی در بخش آی سی یو بیمارستان امام رضا کرمانشاه بستری بود. با تأکید رهبر جمهوری اسلامی ایران پس از دیدار با وی، مسئولان بر آن شدند که وی را جهت درمان به خارج از کشور اعزام کنند.
وی آثار شعر و نثر ادبی متعددی دارد و شاعری با سبک منحصربه فرد است که این سبک به صورت مثنوی در -کفشهای مکاشفه- جلوه کرده است تمایل سبک وی به معنویت و عرفان اسلامی با فرم جدیدی از مثنوی -ملهم از مثنوی مولوی- در شعر معاصر بی نظیر است. این سبک تأثیر بسیار زیادی در شعر معاصر گذاشته است. اشعار عزیزی با عرفان اسلامی آمیختگی دارد و تمجید از اهل بیت در بیشتر آثارش موج می زند. او مثنوی هایش را غالباً با وصف طبیعت آغاز می کند و با تمهیدات گوناگون و با توسل به مناسبات و ترکیبات نو و تجنیسات سنتی، رفته رفته به موضوع اصلی گریز می زند. وی در ساختن ترکیبات نو به شیوهٔ شعرای سبک هندی نیز مهارتی خاص دارد. برای نمونه می توان به این ترکیب ها اشاره کرد: جبرئیل آباد الهام، اب بازی های فطرت، تابستان عزلت، تب خیس تکلم، درختان پا به ماه و کولیان شبنم فروش.
wiki: احمد عزیزی