معنی اصطلاح -> دل کسی برای کسی / چیزی ضعف رفتن / کردن
آرزومند / سخت دوستدار کسی بودن
مثال:
دلم برای بچه هاش ضعف می ره، اما زنش نمی ذاره بیان پیش من.
توضیح:
همچنین ← «ضعف کردن برای کسی / چیزی» و «دل کسی برای کسی / چیزی غنج زدن»
آرزومند / سخت دوستدار کسی بودن
مثال:
دلم برای بچه هاش ضعف می ره، اما زنش نمی ذاره بیان پیش من.
توضیح:
همچنین ← «ضعف کردن برای کسی / چیزی» و «دل کسی برای کسی / چیزی غنج زدن»