ابوتراب جلی در سال ۱۲۸۷ شمسی در شهر دزفول متولد شد، هر چند که خودش سال تولد ش را ۱۲۹۸ ذکر کرده است. جلی در خانواده ای اهل ادب و فرهنگ با پدری شاعر و صاحب کتاب و اهل منبر رشد یافت.
جلی ابوتراب - بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان
ذوق بی حدّ جلی در سرودن شعر از همان کودکی متجلّی شده و اوّلین قصیدهٔ خود را در ۹ سالگی سرود. «جلی» خود در این باره می گوید: «... خانه ای که ما در خوزستان داشتیم، کتابخانه ای داشت پر از کتاب های ادبی و دیوان شعرا و کار من هم مطالعهٔ اینها بود، بنابراین تأثیرپذیری ام از همان جا شروع شد. از همان موقع من شعر می گفتم، شعرهایم هم واقعاً قابل خواندن بود و مردم تشویقم می کردند و این تشویق ها بیشتر سبب می شد که من شعر بگویم. خیلی شعرها گفتم که از بین رفتند… ولی تکّه پاره هایی از آنها یادم می آید ولی من واقعاً حتّی قبل از ۹ سالگی شعر می گفتم، شعرهایم هم از اشعار امروز من کمتر نیستند، چون یک قصیده ای ساخته بودم در ۱۰–۹ سالگی و الآن که فکر می کنم نمی توانم آن طور بگویم.»
«ابوتراب جلی» از سال ۱۳۱۸ با روزنامه عراق که در اراک امروزی منتشر می شد آغاز به همکاری کرد و با قصیدهٔ «راه آهن» که در سال ۱۳۱۹ سرود به شهرتی همه گیر دست یافت. وقتی در سال ۱۳۲۳ ساکن تهران شد، هدفش فقط همکاری با مطبوعات و فعّالیّت های فرهنگی بود. از این رو پس از انتشار روزنامه «چلنگر» با مدیریت محمّدعلی افراشته همکاری خود را با آن نشریه آغاز کرد. «جلی» در طی همکاری خود با چلنگر مثنوی معروف «کتاب ابراهیم (ع)» و «موسی (ع)» را سرود که یکی از شاهکارهای طنز فارسی است.او با نشریه توفیق نیز همکاری داشت و در آنجا اشعار و مطالب طنز چاپ می کرد و تا آخرین شمارهٔ توفیق (۱۳۵۰) این همکاری ادامه داشت. او در توفیق علاوه بر نام اصلی خود با امضاهای مستعاری مانند: خفی، رنجبر، خوشه چین، مجید کامروا، جلیل، ندا، شرر، فلانی، بازیگوش، مزاحم و … آثار خود را منتشر می کرد. «جلی» در هفته نامه توفیق سال ۱۳۴۹ سرودن مثنوی «کتاب علی (ع)» را که جنبه فکاهی نداشته و بیشترش ذکر وقایع است، آغاز کرد
ابوتراب جلی در سال ۱۳۳۰، خود به انتشار نشریه ای طنز به نام «شبچراغ» پرداخت، امّا به دلیل مشکلات فراوانی که برایش به وجود آمد تا ۲۲ شماره بیشتر از آن را به چاپ نرساند. «جلی» غیر از نشریات چلنگر و توفیق با نشریه «ماه» نیز همکاری داشت و پس از تعطیلی «شبچراغ» به نشریه «ماه» رفت.
جلی ابوتراب - بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان
ذوق بی حدّ جلی در سرودن شعر از همان کودکی متجلّی شده و اوّلین قصیدهٔ خود را در ۹ سالگی سرود. «جلی» خود در این باره می گوید: «... خانه ای که ما در خوزستان داشتیم، کتابخانه ای داشت پر از کتاب های ادبی و دیوان شعرا و کار من هم مطالعهٔ اینها بود، بنابراین تأثیرپذیری ام از همان جا شروع شد. از همان موقع من شعر می گفتم، شعرهایم هم واقعاً قابل خواندن بود و مردم تشویقم می کردند و این تشویق ها بیشتر سبب می شد که من شعر بگویم. خیلی شعرها گفتم که از بین رفتند… ولی تکّه پاره هایی از آنها یادم می آید ولی من واقعاً حتّی قبل از ۹ سالگی شعر می گفتم، شعرهایم هم از اشعار امروز من کمتر نیستند، چون یک قصیده ای ساخته بودم در ۱۰–۹ سالگی و الآن که فکر می کنم نمی توانم آن طور بگویم.»
«ابوتراب جلی» از سال ۱۳۱۸ با روزنامه عراق که در اراک امروزی منتشر می شد آغاز به همکاری کرد و با قصیدهٔ «راه آهن» که در سال ۱۳۱۹ سرود به شهرتی همه گیر دست یافت. وقتی در سال ۱۳۲۳ ساکن تهران شد، هدفش فقط همکاری با مطبوعات و فعّالیّت های فرهنگی بود. از این رو پس از انتشار روزنامه «چلنگر» با مدیریت محمّدعلی افراشته همکاری خود را با آن نشریه آغاز کرد. «جلی» در طی همکاری خود با چلنگر مثنوی معروف «کتاب ابراهیم (ع)» و «موسی (ع)» را سرود که یکی از شاهکارهای طنز فارسی است.او با نشریه توفیق نیز همکاری داشت و در آنجا اشعار و مطالب طنز چاپ می کرد و تا آخرین شمارهٔ توفیق (۱۳۵۰) این همکاری ادامه داشت. او در توفیق علاوه بر نام اصلی خود با امضاهای مستعاری مانند: خفی، رنجبر، خوشه چین، مجید کامروا، جلیل، ندا، شرر، فلانی، بازیگوش، مزاحم و … آثار خود را منتشر می کرد. «جلی» در هفته نامه توفیق سال ۱۳۴۹ سرودن مثنوی «کتاب علی (ع)» را که جنبه فکاهی نداشته و بیشترش ذکر وقایع است، آغاز کرد
ابوتراب جلی در سال ۱۳۳۰، خود به انتشار نشریه ای طنز به نام «شبچراغ» پرداخت، امّا به دلیل مشکلات فراوانی که برایش به وجود آمد تا ۲۲ شماره بیشتر از آن را به چاپ نرساند. «جلی» غیر از نشریات چلنگر و توفیق با نشریه «ماه» نیز همکاری داشت و پس از تعطیلی «شبچراغ» به نشریه «ماه» رفت.
wiki: ابوتراب جلی