کلمه جو
صفحه اصلی

دمی به خمره زدن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> دُمی به خمره زدن
مشروب نوشیدن
مثال:
عصرها بعد از پایان کار، اول در یکی از کافه های لاله زار دُمی به خمره می زد و بعد به آرامی و بی هیچ عجله ای راهی خانه می شد.

پیشنهاد کاربران

دَمی به خمره زدن درسته، چون وقتی خمره را به دهان می بریم دَم ما یا همان نفسمان به خمره میخورد. دُم به خمره زدن غلط و مصطلح است

برای لحظاتی اندک با یکدیگر نوشیدند

هراز گاهی دچار خطایی شدن را دمی به خمره زدن گویند

استعاره از نوشیدن شراب، الکل نوشیدن
اول آنکه دم به ضمه ایت و نه به فتحه، دم با فتحه به خمره زدن بی معناست، اما دُم با ضمه یعنی نوشیدن شراب
ریشه ی این عبارت به قطعیت مشخص نیست اما احتمالا حالت سرخوشی و سرگیجه ناشی از نوشیدن شراب را به نداشتن تعادل حیوان دم دار یا گوشه ی لباس انسان به خمره تشبیه کرده اند.

"کم و اندک نوشیدن شراب"
با ضم دال
هیچ معنی دیگری برای آن متصور نیست
ریشه تاریخی این مثل ( متل ) هم مشخص نمی باشد


کلمات دیگر: