جذاة. [ ج َ ] (ع اِ) بیخ درخت بزرگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ریشه های درخت بزرگ . (از اقرب الموارد). ج ، جِذاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پاره ٔ ستبر از چوب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، جِذاء. (منتهی الارب ).
جذاه
لغت نامه دهخدا
( جذاة ) جذاة. [ ج َ ] ( ع اِ ) بیخ درخت بزرگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ریشه های درخت بزرگ. ( از اقرب الموارد ). ج ، جِذاء. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || پاره ستبر از چوب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ، جِذاء. ( منتهی الارب ).
جذاة. [ ج َ ] ( اِخ )لغتی است در جداة بدال مهمله و آن نام موضعی است دربلاد غطفان. ( از معجم البلدان ). رجوع به جداة شود.
جذاة. [ ج َ ] ( اِخ )لغتی است در جداة بدال مهمله و آن نام موضعی است دربلاد غطفان. ( از معجم البلدان ). رجوع به جداة شود.
جذاة. [ ج َ ] (اِخ )لغتی است در جداة بدال مهمله و آن نام موضعی است دربلاد غطفان . (از معجم البلدان ). رجوع به جداة شود.
کلمات دیگر: