صدرالدین زاهد (زادهٔ ۱۳۲۵ در جهرم)بازیگر، مترجم و کارگردان تئاتر ایرانی است. او در دهه پنجاه شمسی کار خود را به عنوان بازیگر تئاتر شروع کرد و سپس در نمایش پیتر بروک، کارگردان انگلیسی، در جشن هنر شیراز با نام «اورگاست»، در زمینه تئاتر مدرن نیز فعالیت کرد. نماش «ببر» دارای تلفیق تکنیک های تئاتر ایرانی و طنز است.
« تعزیه کمدی در دسترس بود و متنی وجود داشت که ارتباط شمس و مولانا را با استفاده از شیوه تعزیه به تصویر می کشید. ممنوعیت ها جلوی رشد طبیعی نمایش های آیینی ایرانی را گرفت و همین عامل در مورد روحوضی و سیاه بازی و دیگر اشکال نیز تکرار شد.»
«این مرکز (کارگاه نمایش ایران) برای توسعه تئاتر ایران و معرفی تئاتر ایرانی به تئاتر جهان بوسیله تلویزیون ملی ایران آغاز بکار کرد. همچنین کارگاه مرکزی شد تا تئاتر ایرانی را با تولیدات خود به جهان بشناساند.»
«تئاتر یک امر انسانی است و با تماشاگر رودررو می شود و این رودررویی انسان ها در یک محل همواره ایجاد نگرانی می کند. شما ببینید بیان کشدار یک کلمه روی صحنه یا کوتاهی و بلندی سکوت بین دو کلمه معنایی از زمین تا آسمان متفاوت را تداعی می کند. در نتیجه همواره سر راه تئاتر و نمایشگری اشکال تراشی شده و مسیر مستقیم و ممتدی را طی نکرده است.»
صدرالدین زاهد پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و در دانشگاه سوربن تحصیل کرد. او از این دانشگاه فوق لیسانس گرفت.
صدرالدین زاهد پس از تحصیل در دانشگاه سوربن یک گروه تئاتری فرانسوی تشکیل داد و کارهای هنری اش در زمینه تئاتر را به زبان فرانسه ادامه داد. او همچنین در زمینه تئاتر فارسی فعالیت دارد و در نمایش «زهره و منوچهر» به کارگردانی شاهرخ مشکین قلم اقتباس شده از اثر ایرج میرزا بازی کرده است. از دیگر کارهای هنری زاهد که به کارهای نمایشی صادق هدایت نیز علاقه مند بوده است کارگردانی بعضی از آثار او روی صحنه بوده است. در واقع او علاوه بر آنکه به عنوان کارگردان آثاری از صادق هدایت را-هم به فارسی و هم به فرانسوی، هم در ایران و هم در فرانسه- روی صحنه برد، چندین سال از زندگی اش را صرف پژوهش دربارهٔ آثار این نویسنده کرد. آخرین کار نمایشی او ترجمه نمایشنامه «افسانه ببر» از داریو فو نمایشنامه نویس ایتالیایی و کارگردانی و اجرای آن در شهرهای مختلف اروپا بوده است.
صدرالدین زاهد در تئآتر «تراستِوِره» با نمایش «برصیصا، اسطوره بزرگ» در سال ۱۹۸۱ در رم به صحنه رفت. سپس به سال ۱۹۸۳ در تئآتر شهر پاریس نمایش «مارگریت و استاد» را به کارگردانی آندره شربان بازی کرد و با کارگردانی سه نمایش کوتاه از (مارک کولمار، هلن کونتی و استاماتیس گارگالینوس) به صحنه تئآتر «اوورت، ژاردن دی وِر» ۱۹۸۶ راه یافت. در همان سال برای «مرکز تجربیات تئآتری» رم، نمایش «داستانهای کوتاه ایرانی» را کارگردانی و بازی کرد.
« تعزیه کمدی در دسترس بود و متنی وجود داشت که ارتباط شمس و مولانا را با استفاده از شیوه تعزیه به تصویر می کشید. ممنوعیت ها جلوی رشد طبیعی نمایش های آیینی ایرانی را گرفت و همین عامل در مورد روحوضی و سیاه بازی و دیگر اشکال نیز تکرار شد.»
«این مرکز (کارگاه نمایش ایران) برای توسعه تئاتر ایران و معرفی تئاتر ایرانی به تئاتر جهان بوسیله تلویزیون ملی ایران آغاز بکار کرد. همچنین کارگاه مرکزی شد تا تئاتر ایرانی را با تولیدات خود به جهان بشناساند.»
«تئاتر یک امر انسانی است و با تماشاگر رودررو می شود و این رودررویی انسان ها در یک محل همواره ایجاد نگرانی می کند. شما ببینید بیان کشدار یک کلمه روی صحنه یا کوتاهی و بلندی سکوت بین دو کلمه معنایی از زمین تا آسمان متفاوت را تداعی می کند. در نتیجه همواره سر راه تئاتر و نمایشگری اشکال تراشی شده و مسیر مستقیم و ممتدی را طی نکرده است.»
صدرالدین زاهد پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و در دانشگاه سوربن تحصیل کرد. او از این دانشگاه فوق لیسانس گرفت.
صدرالدین زاهد پس از تحصیل در دانشگاه سوربن یک گروه تئاتری فرانسوی تشکیل داد و کارهای هنری اش در زمینه تئاتر را به زبان فرانسه ادامه داد. او همچنین در زمینه تئاتر فارسی فعالیت دارد و در نمایش «زهره و منوچهر» به کارگردانی شاهرخ مشکین قلم اقتباس شده از اثر ایرج میرزا بازی کرده است. از دیگر کارهای هنری زاهد که به کارهای نمایشی صادق هدایت نیز علاقه مند بوده است کارگردانی بعضی از آثار او روی صحنه بوده است. در واقع او علاوه بر آنکه به عنوان کارگردان آثاری از صادق هدایت را-هم به فارسی و هم به فرانسوی، هم در ایران و هم در فرانسه- روی صحنه برد، چندین سال از زندگی اش را صرف پژوهش دربارهٔ آثار این نویسنده کرد. آخرین کار نمایشی او ترجمه نمایشنامه «افسانه ببر» از داریو فو نمایشنامه نویس ایتالیایی و کارگردانی و اجرای آن در شهرهای مختلف اروپا بوده است.
صدرالدین زاهد در تئآتر «تراستِوِره» با نمایش «برصیصا، اسطوره بزرگ» در سال ۱۹۸۱ در رم به صحنه رفت. سپس به سال ۱۹۸۳ در تئآتر شهر پاریس نمایش «مارگریت و استاد» را به کارگردانی آندره شربان بازی کرد و با کارگردانی سه نمایش کوتاه از (مارک کولمار، هلن کونتی و استاماتیس گارگالینوس) به صحنه تئآتر «اوورت، ژاردن دی وِر» ۱۹۸۶ راه یافت. در همان سال برای «مرکز تجربیات تئآتری» رم، نمایش «داستانهای کوتاه ایرانی» را کارگردانی و بازی کرد.
wiki: صدرالدین زاهد