دهستانیست از بخش مرکزی شهرستان شاهرود
طرود
فرهنگ فارسی
دهستانیست از بخش مرکزی شهرستان شاهرود
لغت نامه دهخدا
طرود. [ طَ ] (اِخ ) ابن فَهْم بن عمرو. از قبیله ٔ قیس عیلان ، عدنانیه ، یکی از اجداد جاهلیان . شاعری از پسران وی بنام اعشی طرود در شعرای تازی نام برده شده است . منازل بنی طرود در زمین نجد بوده است و از آنجا به افریقیه داخل شدند. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 447).
طرود. [ طُ ] (اِخ ) دهستانی است از بخش مرکزی شهرستان شاهرود. این دهستان تقریباً در 150هزارگزی جنوب باختری شاهرودو 100هزارگزی جنوب خاوری دامغان در حاشیه ٔ دشت کویرواقع شده . هوای آن زمستان معتدل و تابستان گرم . آب قرای آن از قنوات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن ارزن و جو و ذرت و شلغم و مختصر گندم و صیفی است . این دهستان از 8 آبادی و چندین مزرعه تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3500 تن است . مرکز دهستان قریه ٔ طرود میباشد. قراء مهم آن عبارتند از بیدستان و سطوه . راه دهستان مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
طرود. [ طُ ] ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان طرود بخش مرکزی شهرستان شاهرود در 102هزارگزی جنوب شاهرود. دشت کویر، تابستان گرم ، زمستان معتدل. سکنه آن در حدود 2000 تن است. آب آن از قنات مهم کمی لب شور. محصول آن جو، ارزن ، مختصر گندم و پنبه و شلغم ، خربزه و هندوانه. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. مزارع چشمه سفید، تنگ قلی ، مهابیا، سعدا، شش بالا وسط و پائین ، صحن ، گرگاب ، انجیرود، مرزه ، دله ، چاه موش ( مسی ) درویش سالاران ، علیخان ، قنوره ، اورگاره ، بجارآباد، دره دائی جزء قصبه طرود است. دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
طرود. [ طُ ] ( اِخ ) دهستانی است از بخش مرکزی شهرستان شاهرود. این دهستان تقریباً در 150هزارگزی جنوب باختری شاهرودو 100هزارگزی جنوب خاوری دامغان در حاشیه دشت کویرواقع شده. هوای آن زمستان معتدل و تابستان گرم. آب قرای آن از قنوات تأمین میشود. محصول عمده آن ارزن و جو و ذرت و شلغم و مختصر گندم و صیفی است. این دهستان از 8 آبادی و چندین مزرعه تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3500 تن است. مرکز دهستان قریه طرود میباشد. قراء مهم آن عبارتند از بیدستان و سطوه. راه دهستان مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
طرود. [ طَ ] ( اِخ ) ابن فَهْم بن عمرو. از قبیله قیس عیلان ، عدنانیه ، یکی از اجداد جاهلیان. شاعری از پسران وی بنام اعشی طرود در شعرای تازی نام برده شده است. منازل بنی طرود در زمین نجد بوده است و از آنجا به افریقیه داخل شدند. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 447 ).
طرود. [ طُ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مرکزی بخش فیروزکوه شهرستان دماوند در 20000 گزی خاور فیروزکوه و در 50000 گزی شمال راه شوسه ٔ فیروزکوه به سمنان . کوهستان سردسیر با 690 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و محصول آنجا غلات و بنشن و سیب زمینی و جزئی بیدستان و لبنیات . شغل اهالی زراعت و مکاری و گلیم و جاجیم بافی . راه آن مالرو است و تا نزدیکی آبادی ماشین میرود. مزرعه ٔ ارو و کلارخان جزء این ده است . در تابستان ایل سنگسری به حدود این ده می آیند. بین طرود و میرشکار معدن زغال سنگ وجود دارد. از آثار قدیم قلعه ٔ خرابه ٔ لاجوردی بین کلارخان و طرود واقع اخیراً به اجازه ٔ وزارت فرهنگ شروع به کاوش شده است . نام این قلعه در شاهنامه جائی که یزدگرد موقع عقب نشینی دستور نگاهداری چند قلعه را برای حفظ بنه میدهد برده شده است (دژ گنبدان و دژ چرمنه ، دژ لاجوردی برای بنه ). قلعه ٔ خرابه ٔ آرو در شمال طرود و قلعه ٔ خرابه ای نیز در خود آبادی وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
طرود. [ طُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان طرود بخش مرکزی شهرستان شاهرود در 102هزارگزی جنوب شاهرود. دشت کویر، تابستان گرم ، زمستان معتدل . سکنه ٔ آن در حدود 2000 تن است . آب آن از قنات مهم کمی لب شور. محصول آن جو، ارزن ، مختصر گندم و پنبه و شلغم ، خربزه و هندوانه . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . مزارع چشمه سفید، تنگ قلی ، مهابیا، سعدا، شش بالا وسط و پائین ، صحن ، گرگاب ، انجیرود، مرزه ، دله ، چاه موش (مسی ) درویش سالاران ، علیخان ، قنوره ، اورگاره ، بجارآباد، دره دائی جزء قصبه ٔ طرود است . دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
دانشنامه عمومی
آب وهوای طرود بسیار گرم و خشک است و دارای درختان نخل نیز هست. بسیاری از مردم این روستا به مرور زمان به محله طرودی ها در شهرهای شاهرود و گرگان مهاجرت کرده اند.