کلمه جو
صفحه اصلی

روبر مرل

دانشنامه عمومی

روبر مِرْل (به فرانسوی: Robert Merle) ‏(۲۸ اوت ۱۹۰۸–۲۸ مارس ۲۰۰۴) یک رماننویس فرانسوی بود.
او در تبسا در کشور الجزایر متولد شد و دوران کودکی را در این کشور گذارند و مدارج عالیه را کشور فرانسه طی کرد و توانست در رشته ادبیات دکتری بگیرد. او در زمان جنگ جهانی دوم توسط نیروی ها آلمانی دستگیر شد و مدتی را در زندان گذراند. اولین اثر وی در سال ۱۳۴۹ با نام «شنبه و یکشنبه در کنار دریا» منتشر کرد. مرل در ۲۸ مارس ۲۰۰۴ در منزل شخصیش در حومه پاریس بر اثر حمله قلبی درگذشت.
از روبر مرل کتاب «شنبه و یکشنبه در کنار دریا» در سال ۱۳۴۶ توسط ابوالحسن نجفی و کتاب «مرگ کسب و کار من است» در سال ۱۳۵۲ توسط احمد شاملو و کتاب «قلعهٔ مالویل» توسط محمد قاضی به فارسی ترجمه و منتشر شدند.
- رمان ها

نقل قول ها

روبر مِرْل (به فرانسوی: Robert Merle) ‏(۲۸ اوت ۱۹۰۸–۲۸ مارس ۲۰۰۴) یک رمان نویس فرانسوی بود.
• «انسان هرگز نمی تواند موجودی را که دوست دارد به طور کامل درک کند، نه به آن جهت که این موجود نفوذ نیافتنی تر از دیگران است، بلکه به آن دلیل که دربارهٔ او بیشتر از دیگران خود را سؤال پیچ می کند…!»• نوقتی یک دیپلمات خاموش است، سکوت او دو برابر دیگران جدی است.»• «باید راز طول عمر زنان را در ریشهٔ عشق سرسختانهٔ آنان به زندگی، و استعدادشان در زیستن با تنهایی و تجرد، جستجو کرد.»• «شما اساساً موجودی فانی خلق شده اید. موجودی که فقط برای مردن زندگی می کند.»• «وقتی با اشخاص به صورت گناهکار رفتار کنیم، پس از لحظه ای، واقعاً آنها خود را گناهکار احساس خواهند کرد.»• «مگر آنها که می خواهند باور کنند همانها نیستند که باور می کنند که باور کرده اند؟»• «این با ما نیست که بگوییم زنده خواهیم ماند یا خواهیم مرد. آدم برای این زنده است که به زندگی ادامه دهد. زندگی مثل کار می ماند، پس بهتر اینکه آن را به انجام رساند نه اینکه هر جا مشکل شد نیمه کاره ولش کرد.»• «این هم یک نوع جنون آدمها است که می خواهند همه چیز را بایگانی کنند.»• «به قول معروف یک روز باید مرد و همین خود دلیل بر این است که آدم احمق است، چون من هیچ لزومی در این مردن نمی بینم.»• «دو طریقه برای کتمان راز وجود دارد: خاموش ماندن یا پر گفتن.»• «یک وقت کم مانده بود با او ازدواج کنم و آنیس به سبب سر نگرفتن این وصلت نه تنها کینه ای از من به دل نگرفته بلکه در دوستی با من نیز پابرجاست. به همین جهت من به او احترام می گذارم. خیال می کنم از هزار دختر یکی هم واکنشی نظیر او از خود نشان نمی داد.»


کلمات دیگر: