کلمه جو
صفحه اصلی

داوود هرمیداس باوند

دانشنامه عمومی

داوود هرمیداس باوند (زادهٔ ۱۳۱۳ در تهران) دیپلمات، استاد حقوق بین الملل و روابط بین الملل و سخنگوی هیئت رهبری جبهه ملی ایران است.
«مبانی حاکمیت تاریخی، حقوقی و سیاسی بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی»
«دریاهای بسته و نیمه بسته»
«سیاست های کلان و جزایر خرد»
«مسئله نوروز، نقض تعهدات بین المللی و مسئولیت های ناشی از آن»
«تغییرات ناظر به مفهوم مسئولیت بین المللی دولتها»
باوند از خانواده اسپهبدان باوند مازندران است که قدمتی ۲۰۰۰ ساله دارند.
پدر بزرگ هرمیداس باوند، امیرمؤید سوادکوهی است که رضا شاه در فوج تحت فرمان وی یعنی فوج سوادکوه خدمت می نمود. امیرمؤید سوادکوهی نماینده دور سوم مجلس شورای ملی بود که دوره صدارت وثوق الدوله با انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس و ایران مخالفت می نماید و به همین خاطر به کرمانشاه تبعید می شود و با نخست وزیر شدن مشیرالدوله، از تبعید رهایی پیدا می کند و به دستور همین مشیرالدوله، رئیس کل قشون مازندران می شود.
رضا شاه در اولین حرکت خود برای تخت قاپو کردن با توجه به کینه ای که از امیرمؤید سوادکوهی داشت اقدام به حمله به سواد کوه و قتل ۲ فرزند وی سهم الممالک و هژبر سلطان نمود.

نقل قول ها

داوود هرمیداس باوند(۱۳۱۳/۱۹۳۴م) دانشمند علوم سیاسی ایرانی است.
• «روسیه چشمان بزرگ و دست های بزرگی دارد و بازی به اینجا ختم نمی شود و بی دلیل نیست که مقامات غربی در تلاش هستند تا سیاست آرامش بخشی بعد از جابجایی قدرت در کی یف را با روسیه پیگیری کنند.»• «۴، ۵ روز پیش از اینکه انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شود، قطب زاده اعلام کرد که دولت پاناما برای استرداد شاه موافقت کرده است و این خبر، تیتر اول بسیاری از روزنامه های کشور شد. قطب زاده این مسئله را یک موفقیت برای خودش قلمداد می کرد اما جریان به این صورت نبود چرا که دولت پاناما قصد استرداد شاه را نداشت. در واقع در آن زمان فکس نبود و از تلکس استفاده می شد، اما تلکس زمان می برد تا برسد به جایی. آن ها پیام داده بودند که شاه تحت صلاحیت و مصونیت ماست اما قطب زاده این مسئله را این گونه ترجمه کرد که دولت پاناما با استرداد شاه موافقت کرده است اما در نهایت این کار نیز انجام نگرفت و سپس نیز بنی صدر روی کار آمد.»• «جامهٔ ما، جامعهٔ مدنی ناقص، نارس و نیم پخته ای است. جامعهٔ ما خصوصیّاتِ دورانِ گُذار را دارد. یعنی بعضی از خصوصیّاتِ سنتّی خودش را قویاً حفظ کرده و برخی نیز اجباراً در روندِ دگرگونی قرار گرفته و در برخی زمینه ها شاید به صورت مبالغه آمیز و بدون اینکه جایگاهی داشته باشد، رشد کرده است.»برگرفته از «جامعهٔ مدنی، دوّم خرداد و خاتمی ،» به کوشش مسعود رضوی، نشر فرزان، ۱۳۷۹، ص۹


کلمات دیگر: