دست های آلوده. دست های آلوده ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
دست های آلوده (فیلم) فیلمی از سیروس الوند.
دست های آلوده (نمایش نامه) نمایش نامه یی از ژان-پل سارتر
دست های آلوده (نمایش تلویزیونی) یک تله تئاتر به کارگردانی «صادق هاتفی» (۱۳۶۳)
دست های آلوده (فیلم) فیلمی از سیروس الوند.
دست های آلوده (نمایش نامه) نمایش نامه یی از ژان-پل سارتر
دست های آلوده (نمایش تلویزیونی) یک تله تئاتر به کارگردانی «صادق هاتفی» (۱۳۶۳)
wiki: ژان-پل سارتر ساخته و برای اجرای تلویزیونی تنظیم شده بود. «اوگو برین» به منظور اثبات وفاداری و توانایی هایش به حزب کمونیست، به همراه همسرش «ژسیکا» در خانهٔ یکی از سران حزب به نام «اِدره» سکنی می گزیند. او مأموریت دارد در یک فرصت مناسب «اِدره» را به قتل برساند چرا که عقاید و روش های «اِدره» با مقاصد حزب، منافات دارد. «اوگو» وی را به قتل می رساند و به پنج سال حبس محکوم می شود؛ اما پس از دو سال از زندان آزاد می شود و پس از رهایی، در می یابد که حزب، همان روش های «اِدره» را پیش گرفته است.
wiki: ژان کوکتو و همچنین بازی فرانسوا پریر (به فرانسوی: François Périer) و آندره لوگو (به فرانسوی: André Luguet) بر روی صحنه رفته است.
اوگو برین (به فرانسوی: Hugo Barine) - جوانی بیست و یک ساله، روشنفکر و بورژوا که با نام مستعار راسکولنیکوف (شخصیت اصلی داستان جنایت و مکافات نوشته داستایوفسکی) عضو شاخه کمونیست حزب شده است.
ژسیکا (به فرانسوی: Jessica) - همسر نوزده ساله اوگو، که به گفته خودش به دور از سیاست و برای «گذاشتن گل سرخ در گلدان ها» تربیت شده است.
اِدره (به فرانسوی: Hoederer): عضو سابق مجلس «ایلیریا» و از رهبران حزب سوسیالیست پروتاریان
اولگا (به فرانسوی: Olga) - از اعضای شاخه کمونیست حزب و از معدود دوستان اوگو
لویی (به فرانسوی: Louis) - یکی دیگر از رهبران حزب سوسیالیت پروتاریان
کارسکی (به فرانسوی: Karsky) - رهبر حزب «پنتاگون» که لیبرال ها و ملی گرایان را در برمی گیرد و علیه دولت فاشیست نایب السلطنه در ایلیریا می جنگد.
شاهزاده - فرزند نایب السلطنه و نماینده او در مذاکرات
اسلیک، جرج، لیون (به فرانسوی: Slick، Georges، Leon) - محافظان ادره
شارل، فرانتس (به فرانسوی: Charles، Frantz) - آدم کشان حزب که برای کشتن اوگو فرستاده شده اند
ایوان (به فرانسوی: Ivan) - یک خرابکار کمونیست
داستان این نمایشنامهٔ هفت پرده ای در سال ۱۹۴۵ رخ می دهد. البته غیر از پردهٔ اول و هفتم، باقی ماجرا بازگشت به گذشته (خاطرات اوگو) است به دو سال قبل تر یعنی ۱۹۴۳، زمانی که مسایل درونی حزب کمونیست فرانسه دست مایهٔ اصلی این نمایشنامه می گردد. همچنین از دیگر موضوعاتی به صورت نمادی مطرح شده در داستان مسئلهٔ اتحاد حزب کمونیست فرانسه در طی جنگ جهانی دوم با احزاب لیبرال و سلطنت طلب است.ماجرای داستان در منطقه ایلیریا، که در نمایشنامه به صورت یک «کشور» در نظر گرفته شده است، می گذرد.
سارتر در این نمایشنامه مارکسیسم ایدئال خود را ترسیم می کند؛ مارکسیسمی که به نظر وی بدون تفکر اگزیستانسیالیسم ناقص و ناکارآمد خواهد بود. اوگو معرف این تفکر در داستان می باشد. اودره هم در داستان معرف ماتریالیسم عملگرا می باشد که به مارکسیسمی منتهی می گردد که در جامعه قابل اجراست و با نوع خالص آن تفاوت دارد. سارتر این دو شخصیت ناهمگون را در داستان می گنجاند تا از طریق آن ها به یک میانه روی برسد، به یک فلسفهٔ سیاسی که انسانیت و احساس مسئولیت اوگو را با اجتناب از خطر و توانایی «نه» گفتن اودره پیوند می دهد.
https://fr.wikipedia.org/wiki/Les_Mains_sales
اوگو برین (به فرانسوی: Hugo Barine) - جوانی بیست و یک ساله، روشنفکر و بورژوا که با نام مستعار راسکولنیکوف (شخصیت اصلی داستان جنایت و مکافات نوشته داستایوفسکی) عضو شاخه کمونیست حزب شده است.
ژسیکا (به فرانسوی: Jessica) - همسر نوزده ساله اوگو، که به گفته خودش به دور از سیاست و برای «گذاشتن گل سرخ در گلدان ها» تربیت شده است.
اِدره (به فرانسوی: Hoederer): عضو سابق مجلس «ایلیریا» و از رهبران حزب سوسیالیست پروتاریان
اولگا (به فرانسوی: Olga) - از اعضای شاخه کمونیست حزب و از معدود دوستان اوگو
لویی (به فرانسوی: Louis) - یکی دیگر از رهبران حزب سوسیالیت پروتاریان
کارسکی (به فرانسوی: Karsky) - رهبر حزب «پنتاگون» که لیبرال ها و ملی گرایان را در برمی گیرد و علیه دولت فاشیست نایب السلطنه در ایلیریا می جنگد.
شاهزاده - فرزند نایب السلطنه و نماینده او در مذاکرات
اسلیک، جرج، لیون (به فرانسوی: Slick، Georges، Leon) - محافظان ادره
شارل، فرانتس (به فرانسوی: Charles، Frantz) - آدم کشان حزب که برای کشتن اوگو فرستاده شده اند
ایوان (به فرانسوی: Ivan) - یک خرابکار کمونیست
داستان این نمایشنامهٔ هفت پرده ای در سال ۱۹۴۵ رخ می دهد. البته غیر از پردهٔ اول و هفتم، باقی ماجرا بازگشت به گذشته (خاطرات اوگو) است به دو سال قبل تر یعنی ۱۹۴۳، زمانی که مسایل درونی حزب کمونیست فرانسه دست مایهٔ اصلی این نمایشنامه می گردد. همچنین از دیگر موضوعاتی به صورت نمادی مطرح شده در داستان مسئلهٔ اتحاد حزب کمونیست فرانسه در طی جنگ جهانی دوم با احزاب لیبرال و سلطنت طلب است.ماجرای داستان در منطقه ایلیریا، که در نمایشنامه به صورت یک «کشور» در نظر گرفته شده است، می گذرد.
سارتر در این نمایشنامه مارکسیسم ایدئال خود را ترسیم می کند؛ مارکسیسمی که به نظر وی بدون تفکر اگزیستانسیالیسم ناقص و ناکارآمد خواهد بود. اوگو معرف این تفکر در داستان می باشد. اودره هم در داستان معرف ماتریالیسم عملگرا می باشد که به مارکسیسمی منتهی می گردد که در جامعه قابل اجراست و با نوع خالص آن تفاوت دارد. سارتر این دو شخصیت ناهمگون را در داستان می گنجاند تا از طریق آن ها به یک میانه روی برسد، به یک فلسفهٔ سیاسی که انسانیت و احساس مسئولیت اوگو را با اجتناب از خطر و توانایی «نه» گفتن اودره پیوند می دهد.
https://fr.wikipedia.org/wiki/Les_Mains_sales