رولو مِی (به انگلیسی: Rollo May) روان شناس آمریکایی بود که جزو نظریه پردازان اصلی در رویکرد انسان گرا و اگزیستانسیالیست به شخصیت محسوب می شود.
Teachers College, Columbia University(پی اچ دی، روان شناسی بالینی)
Union Theological Seminary (BD)
کالج ابرلین
دانشگاه ایالتی میشیگان
رولو می در ۲۱ آوریل ۱۹۰۹ در اِیدا، اوهایو متولد شد، اما بیشتر کودکی خود را در مارین سیتی در میشیگان سپری کرد. مِی لیسانس خود در هنرهای زیبا را در سال ۱۹۳۰ دریافت کرد، و بعد از آن، به عنوان یک نقاش و معلم دوره گرد، به دور اروپا سفر کرد. در این مدت، به یکی از کلاسهای تابستانی آلفرد آدلر رفت. او آدلر را دوست داشت اما نظریه اش را به نوعی، بیش از حد ساده انگارانه می دانست.
مِی به آمریکا برگشت تا در ۱۹۳۹ از UTS در نیویورک، مدرک الهیات بگیرد. در آنجا بود که با مکتب اگزیستانسیالیسم آشنا شد. اما بعداً به روان شناسی علاقه مند شد و در انستیتو WAWI به یادگیری روانکاوی مشغول شد. در آنجا بود که با فروم و سالیوان آشنا شد و تحت تأثیر آن ها قرار گرفت. می مطب خصوصی خود را در ۱۹۴۶ دایر کرد، و اولین مدرک دکتری در روان شناسی بالینی در تاریخ دانشگاه کلمبیا را دریافت کرد.
مِی در ۳۸ سالگی به بیماری سل مبتلا شد، و جنگ او با این بیماری، به نقطهٔ عطفی در زندگی وی تبدیل شد. در آن زمان، پزشکی زیاد پیشرفت نکرده بود و بنابراین، رولو می ساعت به ساعت و روز به روز، در یک بیمارستان در نیویورک، منتظر اعلام این موضوع بود که آیا به سلامت بازخواهد گشت، معلول خواهد شد، یا خواهد مرد. مِی مقدار زیادی از وقت خود را به مطالعه پرداخت، و یک کشف شگفت انگیز کرد: اضطراب عمیق خودش، در مقایسه با سازه ای مکانیکی و متافیزیکی به نام «لیبیدو»، ارتباط بیشتری با «نبود» (مرگ، عدم وجود) داشت. خوشبختانه، مِی از بیماری خود جان سالم به در برد، اما رویکرد روانکاوی وی، از بین رفت. مابقی عمر مِی به رویکرد اگزیستانسیال به شخصیت، اختصاص داده شد.
Teachers College, Columbia University(پی اچ دی، روان شناسی بالینی)
Union Theological Seminary (BD)
کالج ابرلین
دانشگاه ایالتی میشیگان
رولو می در ۲۱ آوریل ۱۹۰۹ در اِیدا، اوهایو متولد شد، اما بیشتر کودکی خود را در مارین سیتی در میشیگان سپری کرد. مِی لیسانس خود در هنرهای زیبا را در سال ۱۹۳۰ دریافت کرد، و بعد از آن، به عنوان یک نقاش و معلم دوره گرد، به دور اروپا سفر کرد. در این مدت، به یکی از کلاسهای تابستانی آلفرد آدلر رفت. او آدلر را دوست داشت اما نظریه اش را به نوعی، بیش از حد ساده انگارانه می دانست.
مِی به آمریکا برگشت تا در ۱۹۳۹ از UTS در نیویورک، مدرک الهیات بگیرد. در آنجا بود که با مکتب اگزیستانسیالیسم آشنا شد. اما بعداً به روان شناسی علاقه مند شد و در انستیتو WAWI به یادگیری روانکاوی مشغول شد. در آنجا بود که با فروم و سالیوان آشنا شد و تحت تأثیر آن ها قرار گرفت. می مطب خصوصی خود را در ۱۹۴۶ دایر کرد، و اولین مدرک دکتری در روان شناسی بالینی در تاریخ دانشگاه کلمبیا را دریافت کرد.
مِی در ۳۸ سالگی به بیماری سل مبتلا شد، و جنگ او با این بیماری، به نقطهٔ عطفی در زندگی وی تبدیل شد. در آن زمان، پزشکی زیاد پیشرفت نکرده بود و بنابراین، رولو می ساعت به ساعت و روز به روز، در یک بیمارستان در نیویورک، منتظر اعلام این موضوع بود که آیا به سلامت بازخواهد گشت، معلول خواهد شد، یا خواهد مرد. مِی مقدار زیادی از وقت خود را به مطالعه پرداخت، و یک کشف شگفت انگیز کرد: اضطراب عمیق خودش، در مقایسه با سازه ای مکانیکی و متافیزیکی به نام «لیبیدو»، ارتباط بیشتری با «نبود» (مرگ، عدم وجود) داشت. خوشبختانه، مِی از بیماری خود جان سالم به در برد، اما رویکرد روانکاوی وی، از بین رفت. مابقی عمر مِی به رویکرد اگزیستانسیال به شخصیت، اختصاص داده شد.
wiki: رولو می