کلمه جو
صفحه اصلی

رنگین دادفر سپنتا

دانشنامه عمومی

رنگین دادفر سپنتا (اسپنتا نیز نوشته می شود)، وزیر خارجهٔ پیشین و مشاور امنیت ملی افغانستان بود.
وزارت خارجه افغانستان
سفارت افغانستان در تهران
اسپنتا سیاست خارجی افغانستان را به کدام سو خواهد برد؟ (تحلیلی از سایت فارسی بی بی سی
رنگین دادفر سپنتا در ۱۵ دسامبر ۱۹۵۳ در ولسوالی کرُخ در ولایت هرات افغانستان زاده شد.
او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر هرات به پایان رساند و سپس در میانه سال ۱۹۷۰ وارد دانشگاه کابل شد.
سپنتا دارای مدرک دانشگاهی در رشته روابط بین الملل از ترکیه است.

نقل قول ها

رنگین دادفر سپنتا (۱۹۵۳) وزیر امور خارجه افغانستان (۲۰۰۵ – ۲۰۱۰).
• «با ایجاد دولت های ملی معاصر، از متن تمدن های مشترک در بسیاری از مناطق دنیا، جدایی ها و گسست های بسیاری سر بلند کردند. بسیاری از تمدن های کهنسال نیز از گزند چنین آسیب های در امان نماندند. قرائت تاریخی در بیشتر این کشورها به گونه ای بوده است که گویا مرزهای ثابت سیاسی قلمروهای ملت- دولت های کنونی، همان مرزهای تاریخی تمدنی بوده اند.»• «این سوءتفاهم در برداشت امروزی ها از گذشته های مشترک، اغلب، با تعبیرهای ناسیونالیستی همراه بوده است که نه تنها به نزدیکی ها و همسویی ها کمک نکرده، بلکه موجب عمیق ترشدن جدایی ها و افتراق شده است. تقریباً تمام دولت های معاصر حوزه تمدنی ما از چنین برداشت مصدومی از تاریخ و تمدن مشترک در عذاب اند. طبیعی است که با درنظرگرفتن توان اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژی های منسجم ناسیونالیستی برخی از این کشورها بیشتر و برخی کمتر چنین رویکردی از تاریخ و تمدن مشترک را در سیاست خارجی و برداشت های تاریخی خود به نمایش می گذارند.»• «تعدادی از کشورهایی که امروز در جغرافیای آسیای میانه و خاورمیانه قرار دارند، وارثان یک تمدن بزرگ مشترک هستند. تمدنی که پیش از دوران اسلامی و بعد از آن جایگاه بسیار بااهمیتی در جهان داشته است. مردمان این حوزه اگرچه امروز با زبان های گوناگون سخن می گویند و دارای مرزهای ملی هستند، اما از نظر فرهنگی و تاریخی مشترکات فراوانی دارند. اوج شکوفایی این تمدن مشترک را می توان در تاریخ باشکوه مشترک مردمان این حوزه تمدنی مشاهده کرد. میراث داران این تمدن بزرگ امروزه در دولت هایی ملی با مرزهای ثابت زندگی می کنند و دارای استقلال و نظام های سیاسی گوناگون هستند.»• «یکی از واقعیت های جهان معاصر این است که دولت های ملی، به ویژه دولت های روبه توسعه، به تنهایی نمی توانند از موضوع سیاست ها و گفتمان های جهانی به عامل یا بازیگر فعال در فعل وانفعالات سیاسی، امنیتی و اقتصادی ارتقاء یابند؛ این یک واقعیت است، چه در تبلور و تکوین سیاست های ملی بازتاب بیابد یا از نظر دور بماند. ازاین رو همکاری ها و همگرایی های منطقه ای باید به ستون های استوار سیاست های دولت های مناطق گوناگون ارتقاء بیابند. طبیعی است که تحقق چنین همگرایی ای در میان کشورهای دارای مشترکات و همسویی های تمدنی و نزدیکی جغرافیایی آسان تر است.»


کلمات دیگر: