کلمه جو
صفحه اصلی

حکمت شادان

دانشنامه عمومی

حکمت شادان (به آلمانی: Die fröhliche Wissenschaft) (به انگلیسی: The Gay Science) کتابی ست از فریدریش نیچه که در سال ۱۸۸۲ منتشر شد. این اثر جزء خصوصی ترین نوشته های نیچه محسوب می شود زیرا آن را پس از بهبودی از بیماری تألیف و به دوشیزه ای به نام سالومه تقدیم کرده است. نام آن به توجه نیچه بر زندگی شاعران و رامشگران جنوب فرانسه دلالت دارد که بر اساس عشق و جوانمردی و شادی زندگی می کردند. این کتاب به فارسی ترجمه شده است.
حکمت شادان، فریدریش ویلهلم نیچه، سعید کامران (مترجم)، جمال آل احمد (مترجم)، حامد فولادوند (مترجم)، تهران: نشر جامی
پیشگفتار مترجم

دانشنامه آزاد فارسی

حکمت شادان (Die Froliche Wissenschaft)
(یا: دانشِ طربناک) کتابی در فلسفه، تألیف فریدریش نیچه، به زبان آلمانی، منتشرشده در ۱۸۸۲. نیچه این کتاب را در فاصلۀ دو بیماری مهلکی که بدان گرفتار شده بود، نوشت. کتاب در یک مقدمه و پنج کتاب و پیوستی با عنوان «سرودهای شاهزادۀ عامی» تدوین شده است. در مقدمه با عنوان «مقدمۀ شاعرانه: شوخی، حیله، انتقام» ۶۳ شعر کوتاه، یا به عبارت بهتر ۶۳ گزین گویۀ کوتاه، با تَه رنگ شاعرانه آمده است. پنج کتاب نیز در مجموع دربردارندۀ ۳۸۳ پاره متن است. پیوست نیز دربردارندۀ سیزده شعر نیچه است. عنوان کتاب به اشعار گروهی به نام پروورهای پرووانسال اشارت می دهد که آمیخته ای از ترانه پردازی و روحیه های سلحشوری و آزادی خواهی بوده است. اینان آشکارا از صوفیگری اسلامی متأثر بودند و بیان ترانه گونۀ خود را با اشکالی از شطح می آمیختند. حکمت شادان بیانگر دورۀ دوری گرفتن نیچه از خردباوری و روی آوردن او به نوعی شهودباوری و عرفان گرایی است. برخی این کتاب را مقدمه ای بر مباحث نیچه در الهیات می دانند. نیچه از این کتاب به بعد یک سر منطق استدلالی را به کناری می نهد و آشکارا گام در راه مکاشفه می گذارد.

نقل قول ها

حکمت شادان (به آلمانی: Die fröhliche Wissenschaft) (به انگلیسی: The Gay Science) کتابی ست از فریدریش نیچه که در سال ۱۸۸۲ منتشر شد.
• «خدا مرده است. خدا مرده می ماند؛ و ما اورا کشته ایم. چه تسلایی قاتل همه قاتلان؟ مقدس ترین و تواناترین چیزی که دنیا تا کنون بخود دیده زیر دشنه ما تا مرگ خونریزی کرده: چه کس ما را از این خون پاک خواهد کرد؟ با چه آبی می توانیم خود را بشوییم؟ چه مراسمی چه بازی ای باید اختراع کنیم؟ آیا بزرگی این عمل برای ما بیش از حد بزرگ نیست؟ برای اینکه شایسته آن باشیم آیا نباید خود خدا شویم؟»• «وقتی به این می اندیشم که میل و خواستی همواره میلیونها جوان اروپایی را تحریک و وسوسه میکندکه کاری انجام دهند، جوانانی که نه کسالت و ملال را می توانند تحمل کنند، و نه خودشان را، متوجه می شوم که باید در وجود آنان میل و خواستی برای رنج بردن بهر قیمتی وجود داشته باشه، تا شاید دلیلی برای اقدام و انجام کارهای بزرگ بدست آنان دهد. آری رنج و عذاب لازم است! بهمین علت فریادهای سیاستمداران را می شنویم، شاهد اندوه و درماندگی بیشمار همهٔ طبقات و مصیبت های دروغین، ساختگی و اغراق آمیز و شتاب کورکورانه برای باور کردن آنها هستیم.»• «ای همنوع من، همنوع عزیز من! نمی دانم آیا هنوز می توانی به زیان نوع ما "نابخردانه " و "بد" زندگی کنی؟ آنچه می توانست به نوع ما آسیب برساند شاید از هزاران سال پیش درما مرده است. شاید این از آن مواردی ست که حالا دیگر از دست هیچ کس حتی پروردگار کاری ساخته نیست. به دنبال بهترین یا بدترین امیال یا گرایشات خود برو و بهرحال بسوی نیستی ات گام بردار، درهر دو صورت شاید به گونه ای به پیشرفت بشریت کمک کرده ای، به این عنوان جزو نیکوکاران محسوب خواهی شد وحق خواهی داشت ستایشگرانی داشته باشی … همین طور کسانی هم تورا مسخره خواهند کرد !اما هرگز کسی را پیدا نخواهی کرد که بتواند تماماً تورا به عنوان یک فرد، حتی در بهترین خصوصیات وکارهایت مورد تمسخر وریشخند قرار دهد، کسی که بتواند حقیقت تورا یعنی حقارت بی پایانت را ای مگس بیچاره، ای وزغ بینوا نشانت دهد!»• «در روی این زمین که بهای هر چیز شاید زیاده از حد بالاست، بدست آوردن تسلط و استادی در هر زمینه گران تمام می شود؛ در صورتی مرد حرفهٔ خود می شویم که قربانی آنهم باشیم:این بهای آن است. اما شما نمی خواهید اینطور باشد، شما می خواهید "ارزانتر" تمام شود و بخصوص "آسانتر" باشد، درست نمی گویم هم عصران عزیز من؟ بسیار خوب اینطور باشد! اما شما چیز دیگری خواهید داشت:بجای متخصص و استاد، شما حراف و قلم زن خواهید داشت. قلم زن که خودش هیچ چیز نیست ولی معرف تقریباً همه چیز است، نقش کارشناس را بازی می کند، جای خبره می نشیند و در کمال پستی بجای دیگری مطالبهٔ پاداش و افتخار و اشتهار می کند.»


کلمات دیگر: