کلمه جو
صفحه اصلی

روبرتو بولانیو

دانشنامه عمومی

روبرتو بولانیو (به اسپانیایی: Roberto Bolaño) نویسنده و شاعر شیلیایی و از پیشگامان موج نوی داستان نویسی آمریکای جنوبی بود. وی در سال ۱۹۵۳ در شیلی متولد شد و در سال ۲۰۰۳ در سن پنجاه سالگی از دنیا رفت.
زمین اسکیت (La Pista de Hielo)(۱۹۹۳)
ادبیات نازی در آمریکا (La literatura Nazi en América) (۱۹۹۶)
ستارهٔ دوردست (Estrella distante) (۱۹۹۶)
کارگاهان وحشی (Los Detectives Salvajes) (۱۹۹۸)
تعویذ (Amuleto) (۱۹۹۹)
شبانهٔ شیلی (Nocturno de Chile)(۲۰۰۰)
یک رمانک لمپن ( ۲۰۰۲) (Una Novelita Lumpen)
آمبِرِس (Amberes) (۲۰۰۲)
کابوی تحمل ناپذیر (El Gaucho Insufrible) (۲۰۰۴)
۲۶۶۶ (۲۰۰۴)
رایش سوم (El Tercer Reich) (۲۰۱۰)
مصائب پلیس واقعی (Los sinsabores del verdadero policía) (۲۰۱۱)
بولانیو که سال ۱۹۵۳ در سانتیاگو به دنیا آمده بود، زندگی ای را از سر گذراند که مشخصه اصلی اش آوارگی بود. پدرش راننده کامیون و مادرش معلم بود. در زمان کودکی بولانیو، او و خانواده اش بین شهرهای مختلف شیلی سرگردان بودند و بالاخره در سال ۱۹۶۸ به مکزیکوسیتی مهاجرت کردند. در این زمان اشتهای او به ادبیات سر باز کرد و چنان حریصانه می خواند که به بت تمام زندگی اش، خورخه لوئیس بورخس پهلو می زد. در اواخر دهه۶۰ تظاهرات خیابانی به کرات در مکزیکوسیتی رخ می داد و همین موجب استحاله سیاسی بولانیو شد. در همان زمان تروتسکیست شد و به السالوادور رفت و آنجا با شاعران چپگرایی دوستی به هم زد که دفتر شعر و اسلحه شان را همیشه همراه داشتند.
بولانیو در تابستان ۱۹۷۳ به سانتیاگو بازگشت و می خواست در انقلاب چپگرایانه ای مشارکت کند که بعد از انتخاب دولت سوسیالیستی، در شیلی در حال وقوع بود. سپتامبر همان سال کودتای اگوستو پینوشه رخ داد. بولانیو نقش جاسوس گروه مقاومت را بر عهده گرفت. او در عملیات خیابانی توانایی چندانی نداشت و کارش پخش پیام ها بین مخالفان حکومت بود. او در سال ۱۹۷۴ به مکزیکوسیتی برگشت. در کافه ای واقع در کاله بوکارلی ـ کرانه غربی مکزیکوسیتی ـ بولانیو با ماریو سانتیاگو ملاقات کرد و این دو مرد به همراه بیش از ۱۲ دوست دیگر گروه چریک های ادبی را تشکیل دادند که بولانیو آن را اینفرارئالیستاس نام نهاد. بولانیو بعدها گفت که زیبایی شناسی این گروه ترکیبی بود از سوررئالیسم فرانسوی و «دادائیسم به سبک مکزیکی». این گروه مجلات خلاف جریان منتشر کرد و به شکل های مختلف به تحریک عرصه عمومی و جلب توجه دست زد؛ کارهایی نظیر خواندن اشعارشان با صدای بلند در جلساتی که «دشمنانشان» در بخش تثبیت شده فرهنگی آمریکای لاتین ترتیب می دادند؛ به خصوص اکتاویو پاز، شاعری که در نهایت اولین برنده نوبل تاریخ مکزیک شد.
بولانیو تا زمان مرگ در کشورهای انگلیسی زبان محبوب نبوده است، به خاطر این مدعا که رئالیسم جادویی «متعفن» است. او گابریل گارسیا مارکز را به عنوان «کسی که عشق حرف زدن با رئیس جمهورها و اسقف ها را دارد» دست می انداخت و از نظرش ایزابل آلنده «مبتذل نویسی است که در حوزه ای از ادبیات کار می کند که از کیچ آغاز و به ادبیات آبگوشتی ختم می شود» (آلنده در مصاحبه ای به سال ۲۰۰۳ بولانیو را مردی «بسیار نفرت انگیز» توصیف کرد و خطاب به او گفت که حتی مرگ هم تو را جذاب تر نخواهد کرد).

نقل قول ها

روبرتو بلانیو (به اسپانیایی: Roberto Bolaño) نویسنده و شاعر شیلیایی و از پیشگامان موج نوی داستان نویسی آمریکای جنوبی است.


کلمات دیگر: