روح انگیز شریفیان نویسنده معاصر ایرانی، متولد سال ۱۳۲۰ در تهران است. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ تعلیم و تربیت در اتریش طی کرده است و اکنون سال هاست که در لندن اقامت دارد.
آخرین رؤیا (۱۳۹۵)، تهران: نشر آگه.
دست های بسته (۱۳۷۰)
چه کسی باور می کند، رستم (۱۳۸۲) (رمان) چاپ انتشارات مروارید، چاپ اول اسفند ۱۳۸۲، چاپ نهم آذر ۱۳۹۰
روزی که هزاربار عاشق شدم (۱۳۸۴) (مجموعه داستان) چاپ انتشارات مروارید، چاپ اول تیرماه ۱۳۸۴، چاپ پنجم ۱۳۹۰
کارت پستال (۱۳۸۷) چاپ انتشارات مروارید
خدای من، خدای من (پاییز ۱۳۸۹): این رمان هنوز از وزارت ارشاد اجازه چاپ نگرفته است.
نخستین رمان روح انگیز شریفیان چه کسی باور می کند، رستم، چاپ سال ۱۳۸۲ جایزه ادبی گلشیری برای بهترین رمان سال را از آن خود کرد.
روح انگیز شریفیان دربارهٔ خود اینطور می گوید:
مادرم می گفت که چرا اینقدر دروغ سر هم می کنم. اگر عکسی از نوجوانی ام ببینید همیشه کتابی زیر بغل دارم و همیشه سرم تو کتاب است. پدرم نگرانم بود که زیادی کتاب می خوانم و از درس بازمی مانم. از درس بازنماندم. سال ششم دبیرستان بودم، برای کنکور درس می خواندم، درکنسرواتوار تهران پیانو می زدم، کلاس زبان آلمانی می رفتم و همچنان کتاب می خواندم.
آخرین رؤیا (۱۳۹۵)، تهران: نشر آگه.
دست های بسته (۱۳۷۰)
چه کسی باور می کند، رستم (۱۳۸۲) (رمان) چاپ انتشارات مروارید، چاپ اول اسفند ۱۳۸۲، چاپ نهم آذر ۱۳۹۰
روزی که هزاربار عاشق شدم (۱۳۸۴) (مجموعه داستان) چاپ انتشارات مروارید، چاپ اول تیرماه ۱۳۸۴، چاپ پنجم ۱۳۹۰
کارت پستال (۱۳۸۷) چاپ انتشارات مروارید
خدای من، خدای من (پاییز ۱۳۸۹): این رمان هنوز از وزارت ارشاد اجازه چاپ نگرفته است.
نخستین رمان روح انگیز شریفیان چه کسی باور می کند، رستم، چاپ سال ۱۳۸۲ جایزه ادبی گلشیری برای بهترین رمان سال را از آن خود کرد.
روح انگیز شریفیان دربارهٔ خود اینطور می گوید:
مادرم می گفت که چرا اینقدر دروغ سر هم می کنم. اگر عکسی از نوجوانی ام ببینید همیشه کتابی زیر بغل دارم و همیشه سرم تو کتاب است. پدرم نگرانم بود که زیادی کتاب می خوانم و از درس بازمی مانم. از درس بازنماندم. سال ششم دبیرستان بودم، برای کنکور درس می خواندم، درکنسرواتوار تهران پیانو می زدم، کلاس زبان آلمانی می رفتم و همچنان کتاب می خواندم.
wiki: روح انگیز شریفیان