کلمه جو
صفحه اصلی

حسن معجونی

دانشنامه عمومی

حسن معجونی (متولد ۲۸ دی ۱۳۴۷ در زنجان) بازیگر تلویزیون و کارگردان تئاتر است. وی فارغ التحصیل رشته «ادبیات نمایشی» می باشد.حسن معجونی همچنین سرپرست گروه تئاتر لیو است.او همچنین در سریال مسافران به کارگردانی رامبد جوان و همچنین سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت نیز ایفای نقش کرده است.
بی حسی موضعی (۱۳۹۷)
تپلی (۱۳۹۷)
ما همه با هم هستیم (۱۳۹۷)
خوک (۱۳۹۶)
بی نامی (۱۳۹۵)
تتل و راز صندوقچه (۱۳۹۲)
اشباح (۱۳۹۲)
از تهران تا بهشت (۱۳۹۱)
برف روی کاج ها (۱۳۹۰)
قصه ها (۱۳۹۰)
خیابان های آرام (۱۳۸۹)
از رئیس جمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷)
کنعان (۱۳۸۶)
همیشه پای یک زن در میان است (۱۳۸۶)
۱۳۴۷ (۵۱ سال) زنجان
وی برای بازی در فیلم «خوک» به کارگردانی مانی حقیقی، نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیستمین دوره جشن بزرگ سینمای ایران شد.
او در برنامه خندوانه در فصل چهارم به عنوان مربی در مسابقه خنداننده شو ظاهر شد.

نقل قول ها

حسن معجونی (زاده ۱۳۴۹) بازیگر و کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی.
• «بازیگری مثل سواری می ماند. باید موج خوب بیاید تا بازیگر سوارش بشود.»• «کارهای کوهستانی سالن را برایم تغییر نداد اما کنش ها را خیلی درونی کرد. این همان چیزی است که لازمه کار فیلم و تصویر در تئاتر بازیگر برای لانگ شات خودش را تربیت می کند و در کلوزآپ نمی تواند کاری کند.»• «تصور می کنم متن اجرا و بستری که برای بازی فراهم می شود هم مهم است.»• «به نظرم برای کارهای اینچنینی باید بازیگر بومی انتخاب شود تا بتوانیم خوب نقش را دربیاوریم و لهجه هایی که در سینمای ایران خصوصا فیلم های کمدی دیده می شود واقعا شرم آور است.»• «اگر قرار باشد برخوردهای پیرامون کارهای تصویری سینما و تلویزیون اذیتم کند همان تئاتر را ترجیح می دهم چون تئاتر واقعا لذت بخش است.»• «همیشه به این فکر می کنم اگر این اندازه از بازی من آنها را راضی می کند پس نیاز به تلاش بیشتری ندارم. اگر این اندازه کار من کارگردانی که جنس بازی من را می شناسد راضی نمی کرد حتما بیشتر از اینها تلاش می کردم که رضایت آنها را کسب کنم اما در تئاتر همه چیز یک جور دیگر است.»• «من فکر می کنم از یک کار جدی می شود کمدی دلچسبی هم بیرون بیاید که تعریف شده نیست، کسی هم دنبالش نیست.»• «من همه چیز را خراب می کردم چون نمی توانستم خودم نباشم. هر وقت خودم نبودم هم نقش خوب از کار در نمی آمد هم من مجبور بودم پول کارم را خرج درمان افسردگی بعد از کار کنم.»• «عده ای فیلمسازی را نمی دانند اما ادای کارگردانی درمی آورند. بعضی ها فکر می کنند فقط باید امر و نهی کنند و به کار بازیگر جهت بدهند. در صورتی که باید خواست خود را شرح بدهند و من بازیگر بتوانم آن را با روش های خودم دربیاورم.»• «در یک کار استاندارد و درست تمام فعالیت من معطوف به این می شود که دنیای اثر چیست و من چطور می توانم در این اثر درست قرار بگیرم.»• «من بازیگرم. دوست دارم کارگردان قرائت خودش را از نقش بگوید نه اینکه به من درس بازیگری بدهد.»• «جوانان یک شیطنت و طنز دوست داشتنی و ناخودآگاهی دارند که با فاصله به دنیای خودشان نگاه می کنند و این خیلی خوب است.»• « نمی تواند بستری را فراهم کند که کسی از آن به عنوان نیروی خوب بیرون بیاید. ممکن است دکترای تئاتر نتواند نمایش خوبی را به صحنه ببرد. شاید مدرس خوبی باشد اما در نهایت می تواند درس بدهد.»• خبرگزاری مهر، ۲۴ فروردین ۱۳۸۹


کلمات دیگر: