کلمه جو
صفحه اصلی

سهیل پسر عمرو

نقل قول ها


• . -> پس از w:فتح مکه
• این خدا را نمی شناسم.پس بنویس به نام خدا .• اگر گواهی می دادم که پیامبر خدایی ، با تو جنگ نمی کردم؟و یا تو را از زیارت خانة خدا منع نمی کردیم• ای علی بنویس : این چیزی است که محمد بن عبدالله با سهیل پسر عمرو بـر آن قرار صلح منعقد ساخت ، توافق کردند که ده سال جنگ در میان مردم موقوف باشد و مردم در ایـن ده سـال در امـان باشند و دست از یکدیگر بدارند. و هرکس از اصحاب محمد برای حج یا عـمره یا تجارت به مکه رود، جان ومالش در امان باشد و هر کس از قریش در رفتن به مصر یا شام از مدینه عبور کند جان ومالش در امان باشد و هر کس از قریش بدون اذن ولی خود نزد مـحـمـد بـرود او رابـه ایـشـان بـازگرداند، و هرکس از همراهان محمد نزد قریش رود او را بدو بازنگردانند...دیـگـر آن که امسال از نزد ما بازگردی و وارد مکه نشوی ، در سال آینده ما از مکه بیرون خواهیم رفـت تا با اصحاب خود به شهر درآیی و سه روز در مکه اقامت کنی ،مشروط بر این که جز شمشیر در نیام ، سلاحی همراه نداشته باشید• ای عُمر، او را بگذار برود. روزی خواهد آمد که چشمانت روشن میکند.حضرت محمد بن عبدالله خطاب به عُمر بن خطاب• کسی که از شما با سهیل روبرو می‏شود باید به طرف وی تیز نگاه نکند، و او باید خارج شود، به جانم سوگند، سهیل از عقل و شرف برخوردار است، و شخصی مثل وی از اسلام بی خبر نمانده است، اما گذاشتن هر چیزی در مقابل قدرت الهی بی فایده است.• من به محمد قول داده ام که حرفی، کاری علیه اش انجام ندهم. و پس از آن اذان گفتند نماز خواندند و قطعنامه را نوشتند به مدینه فرستاند که ما همانند سایر مسلمانان دیگر از اسلام روی نگردانیده ایم و به دین اسلام پایبندیم این همان وعده ای بود که محمد به عمر داده بود که 4 دندان او را نکش اجازه بده سالم برود زمانی می رسد که چشمهایتان را روشن می کند و با این سخنرانی چند جمله سهیل همه تظاهرات کنندگان به خانه هایشان رفتند


کلمات دیگر: