کلمه جو
صفحه اصلی

فالیه

لغت نامه دهخدا

( فالیة ) فالیة. [ ی َ ] ( ع اِ ) کوکال خجک دار. ( منتهی الارب ). جنسی از خنافس بود خال دار که پیوسته بر سوراخ مارها بود. ( اقرب الموارد ). || فالیةالافاعی ؛ اوائل شر و بدی. ( منتهی الارب ).

فالیة. [ ی َ ] (ع اِ) کوکال خجک دار. (منتهی الارب ). جنسی از خنافس بود خال دار که پیوسته بر سوراخ مارها بود. (اقرب الموارد). || فالیةالافاعی ؛ اوائل شر و بدی . (منتهی الارب ).


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
الی (۷۷۶ بار)
ف (۲۹۹۹ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)


کلمات دیگر: