کلمه جو
صفحه اصلی

قاشی حیدر بن علی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] بهاءالدین حیدر بن علی بن حیدر علوی حسینی، معروف به شیخ حیدر آملی یا میر حیدر آملی یا سید حیدر آملی، عارف شیعی امامی، در سال 720ق، در شهر آمل دیده به جهان گشود.
وی پس از تحصیل دانش های متداول زمان در آمل، خراسان و اصفهان، به مشاغل دیوانی پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازی بن زیار از ملوک رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گردید و سرانجام به وزارت رسید. در 30 سالگی تحولی در وجودش پدید آمد و بر آن شد که از مناصب دنیوی کناره گیرد و به تزکیه نفس پردازد. وی به قصد زیارت کعبه، مال و جاه و ریاست و خویشان و یاران را رها ساخت و خرقه ای کهنه پوشید و از آمل بیرون آمد و به اصفهان رفت و مدتی در آنجا به تصفیه باطن پرداخت. از میان مشایخ آن شهر به نورالدین طهرانی (طهران: روستایی نزدیک دروازه اصفهان از سوی دردشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهره مند گردید. سپس آهنگ بغداد کرد تا پس از زیارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امکانات سفر و ابتلا به بیماری سخت، این مسافرت به تأخیر افتاد، ولی در اراده اش خللی راه نیافت و سرانجام در 751ق1350/م، به زیارت خانه خدا نایل شد. پس به شوق دیدار تربت پاک پیامبر(ص) به مدینه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر کرد، اما به علت بیماری ناچار به عراق بازگشت و در نجف اشرف به ریاضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدین محمد، فرزند علامه حلی و مولی نصیرالدین کاشانی و دیگر فقیهان و عالمان امامی معاشر گردید و از شیخ فخرالدین و حسن بن حمزه هاشمی اجازه روایت گرفت و به اشاره فخرالدین، رساله «رافعة الخلاف فی وجه سکوت امیرالمؤمنین(ع) عن الاختلاف» را نوشت.
آثار عمده او عبارت است از:
سال درگذشت وی به درستی دانسته نیست. همین اندازه معلوم است که وی تا 782ق1380/م، که شرحی مفصل بر «فصوص الحکم» ابن عربی نوشته، زنده بوده است. خود می گوید: «سپس اشارتی شد به شرح فصوص الحکم و این در وقتی بود که 30 سال مجاور نجف بودم. کتاب را در 781ق، آغاز کردم و در 782ق، به پایان بردم و در این هنگام 63 سال از عمرم می گذشت». بدین سان، او بایستی پس از این تاریخ درگذشته باشد. آملی در نوشته های خود می کوشد وحدت تصوف و تشیع را ثابت کند و عقیده دارد که شیعی و صوفی دو اسمند برای یک معنی.
برگرفته از: موحد، صمد، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی و همکاران (چاپ دوم)، تهران، 1377، ج2، ص214-215.


کلمات دیگر: