کلمه جو
صفحه اصلی

غلل

لغت نامه دهخدا

غلل . [ غ ُ ل َل ْ ] (ع اِ) ج ِ غُلَّة. (اقرب الموارد). رجوع به غُلَّة شود.


غلل. [غ َ ل َل ْ ] ( ع مص ) تشنه گردیدن مرد یا شتر. ( از منتهی الارب ). تشنه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || آب شیره نخوردن شتر. || ( اِمص ) سوزش و سختی تشنگی. یا تشنگی. سوزش شکم. ( از منتهی الارب ). تشنگی و سوزش. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). العطش و قیل شدته ، و قیل حرارته. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) بیماریی است مر گوسپندان را. ( منتهی الارب ). مرضی است گوسفند را. ( از اقرب الموارد ). || آب روان در میان درختان. ج ، اَغلال. ( منتهی الارب ). آب که در میان درخت برود. ( مهذب الاسماء ). آبی که در میان درختان رود. ( از اقرب الموارد ). || آب برروی ریگ که گاه پیدا و گاه ناپیدا شود. ( منتهی الارب ). آبی که جریان ندارد و بر روی زمین اندکی ظاهر شودو گاه ناپیدا و گاه پیدا گردد. ( از اقرب الموارد ). || پالونه. ( منتهی الارب ) ( دهار ). ظرفی مانند کفگیر که چیزها در آن صاف کنند. مصفاة. ( اقرب الموارد ). رجوع به پالونه شود. || گوشتی که هنگام پوست کندن بر پوست بماند. ( از اقرب الموارد ).

غلل. [ غ ُ ل َل ْ ] ( ع اِ ) ج ِ غُلَّة. ( اقرب الموارد ). رجوع به غُلَّة شود.

غلل . [غ َ ل َل ْ ] (ع مص ) تشنه گردیدن مرد یا شتر. (از منتهی الارب ). تشنه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || آب شیره نخوردن شتر. || (اِمص ) سوزش و سختی تشنگی . یا تشنگی . سوزش شکم . (از منتهی الارب ). تشنگی و سوزش . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). العطش و قیل شدته ، و قیل حرارته . (اقرب الموارد). || (اِ) بیماریی است مر گوسپندان را. (منتهی الارب ). مرضی است گوسفند را. (از اقرب الموارد). || آب روان در میان درختان . ج ، اَغلال . (منتهی الارب ). آب که در میان درخت برود. (مهذب الاسماء). آبی که در میان درختان رود. (از اقرب الموارد). || آب برروی ریگ که گاه پیدا و گاه ناپیدا شود. (منتهی الارب ). آبی که جریان ندارد و بر روی زمین اندکی ظاهر شودو گاه ناپیدا و گاه پیدا گردد. (از اقرب الموارد). || پالونه . (منتهی الارب ) (دهار). ظرفی مانند کفگیر که چیزها در آن صاف کنند. مصفاة. (اقرب الموارد). رجوع به پالونه شود. || گوشتی که هنگام پوست کندن بر پوست بماند. (از اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

غله۲#NAME?


= غله۲

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۶(بار)


کلمات دیگر: