کلمه جو
صفحه اصلی

مجرس

لغت نامه دهخدا

مجرس . [ م ُ رِ ] (ع ص ) بال مرغ که به وقت تیز گذشتن وی آواز کند. || پیرایه ای که آواز آید از آن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).


مجرس . [ م ُ ج َرْ رِ ] (ع ص ) آزماینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آزماینده و امتحان کننده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گوینده و متکلم . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).


مجرس. [ م ُ ج َرْ رَ ] ( ع ص ) مرد کارآزموده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). کسی که کارآزموده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

مجرس. [ م ُ ج َرْ رِ ] ( ع ص ) آزماینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). آزماینده و امتحان کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گوینده و متکلم. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

مجرس. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) بال مرغ که به وقت تیز گذشتن وی آواز کند. || پیرایه ای که آواز آید از آن. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

مجرس . [ م ُ ج َرْ رَ ] (ع ص ) مرد کارآزموده . (آنندراج ) (منتهی الارب ). کسی که کارآزموده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: