مجذع. [ م ُ ذَ / م ُ ج َذْ ذَ ] ( ع ص ) بی اصل هر چیز و بی ثبات. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). بی اصل و بی ثبات از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مجذع. [ م ُ ذِ ] ( ع ص ) به زندان کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). || ستور جذع گردیده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به جَذَع شود.
مجذع. [ م ُ ذِ ] ( ع ص ) به زندان کننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). || ستور جذع گردیده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به جَذَع شود.