مجتز. [ م ُ ت َزز ] ( ع ص ) بریده شده و فریز کرده شده. ( ناظم الاطباء ). موی فریزشده. ( از منتهی الارب ). موی بریده شده. ( از اقرب الموارد ).
مجتز. [ م ُ ت ِزز ] ( ع ص ) برنده و فریزکننده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).
مجتز. [ م ُ ت ِزز ] ( ع ص ) برنده و فریزکننده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).