کلمه جو
صفحه اصلی

قلوس

فرهنگ فارسی

دهی است در ده فرسنگی شهر ری .

لغت نامه دهخدا

قلوس . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است در ده فرسنگی شهرری . (تاج العروس ) (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).


قلوس . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قَلس به معنی رسن کشتی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قلس شود.


قلوس. [ ق ُ ] ( ع اِ ) ج ِ قَلس به معنی رسن کشتی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قلس شود.

قلوس. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است در ده فرسنگی شهرری. ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ) ( معجم البلدان ).


کلمات دیگر: