( مجایتة ) مجایتة. [ م ُ ی َ ت َ ] ( ع مص ) به کلمه «جوت جوت » خواندن شتر را. ( از منتهی الارب ): جایت الأبل مجایتة؛ به کلمه «جوت جوت » خواند شتران را به سوی آب. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مجاوتة. ( از اقرب الموارد ).
مجایته
لغت نامه دهخدا
مجایتة. [ م ُ ی َ ت َ ] (ع مص ) به کلمه ٔ «جوت جوت » خواندن شتر را. (از منتهی الارب ): جایت الأبل مجایتة؛ به کلمه ٔ «جوت جوت » خواند شتران را به سوی آب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مجاوتة. (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: