پارو زن , پارو زن مسابقات قايقراني
مجذف
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
مجذف. [ م ُ ذِ ] ( ع ص ) کوتاه گام زننده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || تیزرونده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || مرغ تیزپر. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
مجذف. [ م ِ ذَ] ( ع اِ ) خَلَه. فَیَه. پاروی کشتی . ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مجذف. [ م ِ ذَ] ( ع اِ ) خَلَه. فَیَه. پاروی کشتی . ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مجذف . [ م ِ ذَ] (ع اِ) خَلَه . فَیَه . پاروی کشتی . (زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مجذف . [ م ُ ذِ ] (ع ص ) کوتاه گام زننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || تیزرونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). || مرغ تیزپر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: