کل شدن . کچل شدن . بی مو شدن
کل گشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کل گشتن. [ ک َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کل شدن. کچل شدن. بی مو شدن سر :
دید پر روغن دکان و جاش چرب
بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب.
دید پر روغن دکان و جاش چرب
بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب.
مولوی.
کلمات دیگر: