مجبن. [ م ُ ب ِ ] ( ع ص ) آن که بددل یابد کسی را یا بددل شمارد. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). آن که کسی را بددل و ترسو می یابد و یا می شمارد. || شیر بسته شده و ستبر گشته. ( ناظم الاطباء ).
مجبن. [ م ُ ج َب ْ ب ِ ] ( ع ص ) بددل گوینده کسی را و منسوب کننده به بددلی. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کسی که متهم شده باشد به ترس و بددلی. || آنکه بددلی می کند و یا مشهور به ترس و بددلی شده باشد. || آنکه اندیشه بددلی می کند. ( ناظم الاطباء ).
مجبن. [ م ُ ج َب ْ ب ِ ] ( ع ص ) بددل گوینده کسی را و منسوب کننده به بددلی. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کسی که متهم شده باشد به ترس و بددلی. || آنکه بددلی می کند و یا مشهور به ترس و بددلی شده باشد. || آنکه اندیشه بددلی می کند. ( ناظم الاطباء ).