کلئوپاتر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کلئوپاتر. [ کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) خواهر اسکندر و دختر فیلیپ پادشاه مقدونیه . وی دروقتی که خبر تلفات فراوان لشکر اسکندر را در مملکت اوریت ها و بالاخره فوت او را شنید با مادر اسکندر الیمپیاس متحد شد و بر ضد «آن تی پاتر» نایب السلطنه ٔ مقدونیه قیام کردند و ممالک اروپائی را میان خود تقسیم کردند. کلئوپاتر فرمانروائی اپیر را انتخاب کرد. ورجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1880 و 1899 شود.
آنچه اندر مصر و یونان شهره است
عشق انتانی و کلیاپتره است .
مؤلف انجمن آرا.
آخرین ملکه ٔ مصر از خاندان بطلمیوس های مصر که انتیونی سردار معروف روم گرفتار عشق او شد و روم وکشورگشایی و خویشتن را از یاد برد و بناچار اکتاویوس سردار دیگر روم برای جبران خطای همکار خود رهسپار مصر شد و در سال 30 ق .م . به سلطنت کلئوپاتر خاتمه داد. و سپس به روم بازگشت و امپراطور شد و در 27 ق .م . عنوان اگستوس پیدا کرد. (از فرهنگ ایران باستان ص 301) تعریب آن قلوفطر است (از حاشیه ٔ مجمل التواریخ و القصص ص 127). گاه در تاریخ از او به «المراءة» تعبیر کنند و رجوع به اسرائیل اسقف در همین لغت نامه شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کلئوپاتر. [ کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) نام یکی از زنان فیلیپ پادشاه مقدونیه . و برادرزاده ٔ آتالوس . و رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 صص 1208 - 1211 و 1214 و 1352 شود.
کلئوپاتر. [ کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) دختر «ان تیو خوس » پادشاه سلوکی . رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2155 و 2221 شود.
کلئوپاتر. [ کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) زن تیگران پادشاه ارمنی . رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2149 شود.
کلئوپاتر. [ کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) زن دمتریوس دوم پادشاه سلوکی . رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2229 شود.
کلئوپاتر. [کْل ِ / ک ِ ل ِ ءُ ] (اِخ ) نام زن و خواهر بطلمیوس هشتم . رجوع به تاریخ ایران باستان ص 2152 و 2157 شود.