بمعنی ثبات است و آن یک جهت بودن در امور و تحمل کردن در آلام باشد.ظاهرا از لغات برساخته فرقه آذر کیوان است .
کفتور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کفتور. [ ک َ ] ( اِ ) بمعنی ثبات است و آن یک جهت بودن در امور و تحمل کردن در آلام باشد. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ظاهراً از لغات برساخته فرقه آذر کیوان است. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).
کلمات دیگر: