خانه کردن . منزل کردن . یا نشمین کردن. یا جای گرفتن . نشستن .
نشیمن گرفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نشیمن گرفتن. [ ن ِ م َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) خانه کردن. منزل کردن. || نشیمن کردن. لانه کردن. آشیان گرفتن. آشیانه ساختن. || جای گرفتن. نشستن :
شد وقت که خلق راه گلشن گیرند
مرغان به سر سرو نشیمن گیرند.
شد وقت که خلق راه گلشن گیرند
مرغان به سر سرو نشیمن گیرند.
بنائی ( آنندراج ).
کلمات دیگر: