کلمه جو
صفحه اصلی

evoked


روانشناسى : فراخوانده

انگلیسی به فارسی

تحریک شده، بیرون کشیدن، بر گرداندن، فرا خواندن، احضار کردن


جملات نمونه

1. that remark evoked nothing but suspicion
آن گفته هیچ چیز جز سوظن را برنیانگیخت.

پیشنهاد کاربران

برانگیخته


کلمات دیگر: