1. an autopsy was performed to determine the cause of death
برای تعیین علت مرگ کالبدشکافی انجام شد.
2. to perform an autopsy
کالبد شکافی کردن
3. They carried out/performed an autopsy.
[ترجمه ترگمان]آن ها کالبدشکافی انجام دادند \/ انجام دادند
[ترجمه گوگل]آنها انجام / کالبد شکافی انجام شده است
4. The autopsy revealed that the deceased had been hit with a blunt instrument.
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی آشکار شد که مرحوم با یک وسیله تیز برخورد کرده است
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی نشان داد که مرحوم به وسیله ابزار بی نهایت برخورد کرده است
5. An autopsy eventually ascribed the baby's death to sudden infant death syndrome.
[ترجمه پدرت] اصن من نمد کالبد شکافی چیه
[ترجمه ترگمان]کالبدشکافی در نهایت مرگ کودک را به سندرم مرگ ناگهانی نوزاد نسبت داد
[ترجمه گوگل]در نهایت کالبد شکافی مرگ نوزاد را به سندرم مرگ ناگهانی نوزاد معرفی کرد
6. The autopsy revealed that he had been poisoned.
[ترجمه sogol] کالبدشکافی نشان داد که او مسموم شده بود.
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی معلوم شد که مسموم شده
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی نشان داد که مسموم شده است
7. They're carrying out an autopsy on the victim.
[ترجمه ترگمان]اونا یه کالبد شکافی روی قربانی انجام دادن
[ترجمه گوگل]آنها کالبد شکافی را بر روی قربانی انجام می دهند
8. An autopsy was being done to establish the cause of death.
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی این بود که علت مرگ را ثابت کند
[ترجمه گوگل]برای تشخیص علت مرگ، یک کالبد شکافی انجام شد
9. The autopsy revealed that his murderer had struck him on the head with an iron bar.
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی آشکار شد که قاتل او را با میله آهنین به سرش کوبیده بودند
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی نشان داد که قاتل او با یک نوار فلزی سرش را بر روی سر گذاشته بود
10. They carried out an autopsy on the victim.
[ترجمه ترگمان]اونا یه کالبد شکافی روی قربانی انجام دادن
[ترجمه گوگل]آنها یک کالبد شکافی در مورد قربانی انجام دادند
11. The autopsy established that he had been murdered.
[ترجمه ترگمان]کالبد شکافی ثابت شد که او به قتل رسیده
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی نشان داد که او کشته شده است
12. But that autopsy report was released only to Elvis's father, Vernon.
[ترجمه ترگمان]اما این گزارش کالبد شکافی فقط برای پدر الویس آزاد شده بود
[ترجمه گوگل]اما این گزارش کالبد شکافی فقط به پدر الویس، ورنون منتشر شد
13. Clouser said he was awaiting autopsy results to confirm the observations.
[ترجمه ترگمان]Clouser گفت که منتظر نتایج کالبد شکافی برای تایید مشاهدات است
[ترجمه گوگل]کلوئوس گفت او منتظر نتایج کالبد شکافی برای تأیید مشاهدات است
14. An arrow on the wall pointed us to Autopsy.
[ترجمه ترگمان] یه پیکان روی دیوار ما رو به کالبدشکافی نشونه رفته
[ترجمه گوگل]یک فلش روی دیوار ما را به کالبد شکافی نشان داد