کلمه جو
صفحه اصلی

arrhythmia


(پزشکی) بی نظمی در ضربان قلب، بی نواختی، آریتمی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) بی‌نظمی در ضربان قلب، بی‌نواختی، آریتمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: arrhythmic (adj.), arrhythmically (adv.)
• : تعریف: any abnormality in the rhythm or strength of the heartbeat.

• irregular heartbeat (medicine)

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آریتمی - آشفتگی آهنگ

جملات نمونه

1. Listen: there go the goats, the faint arrhythmia of the bells on their collars, led by the white-clad peasant.
[ترجمه ترگمان]گوش کن: بزها راه می روند، بی نظمی ضعیف زنگ ها را به یقه های خود می زنند، و آن روستایی سفید پوش را هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]گوش کنید: بز ها، آریتمی ضعیف زنگ ها بر روی یقه های خود، به رهبری دهقان سفید پوشیده می روند

2. Put simply, cardiac arrhythmia is an irregular heartbeat.
[ترجمه ترگمان]به سادگی، بی نظمی قلبی، ضربان نامنظم قلب - ه
[ترجمه گوگل]به سادگی، آریتمی قلبی یک ضربان قلب نامنظم است

3. If an arrhythmia occurs at the time of syncope or near syncope, the diagnosis is established.
[ترجمه ترگمان]اگر یک نامنظمی در زمان of یا نزدیک syncope رخ دهد، تشخیص داده می شود
[ترجمه گوگل]اگر آریتمی در زمان سنکوپ یا نزدیک سنکوپ رخ دهد، تشخیص تشخیص داده می شود

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. During proecedure main cardiac arrhythmia found its expression in node tachycardia beat(8 8% ), ventricular premature contraction (4 5% ) and after procedure in sinus rate variation.
[ترجمه ترگمان]در طی proecedure، بی نظمی اصلی قلب، بیان خود را در گره tachycardia (۸ %)، انقباض زودرس بطن (۴ درصد)و بعد از روش تغییر نرخ سینوس مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]در طی پروسیجر، آریتمی قلبی اصلی بیان آن در ضرب و ضربات دائمی تاکیکارد 8٪ (8٪)، انقباض زودرس بطنی (4/5٪) و بعد از عمل در تغییر نرخ سینوس ها بود

6. Perhaps once the heart arrhythmia cinnabar mole security lock on the slow songs into the memory of other field house, the yard deep.
[ترجمه ترگمان]شاید زمانی قلب بی نظمی ضربان قلب cinnabar را با آهنگ های کند در خاطره خانه دیگر، حیاط، در اعماق حیاط، قفل کند
[ترجمه گوگل]شاید یک بار امنیت خلبان آریتمی قلب قفسه ای بر روی آهنگ های آهسته به حافظه خانه های دیگر، حیاط عمیق

7. According to clinical observation, the complications included: arrhythmia, breakout of capsule, air embolism, thrombosis and thrombus, catheter ablation tying, disjunction, infection, etc.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مشاهدات بالینی، عوارض شامل: بی نظمی، شکست کپسول، embolism هوا، thrombosis و thrombus، catheter ablation، tying، عفونت و غیره
[ترجمه گوگل]بر اساس مشاهدات بالینی، عوارض شامل: آریتمی، شکستگی کپسول، آمبولی هوا، ترومبوز و ترومبوز، انسداد سونداژ کاتتر، اختلال، عفونت و غیره

8. Electrocardiogram: Antrum sex arrhythmia, arrange Zhong Xiang dislocation. Is there a problem?
[ترجمه ترگمان]بی نظمی جنسی بی نظمی ضربان قلب، ترتیب dislocation رو بده مشکلی هست؟
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگرام: Arrhythmia جنس Antrum، جابجایی Zhong Xiang ترتیب آیا مشکل وجود دارد؟

9. Arrhythmia could be elicited by electrical stimulation of amygdaloid complex.
[ترجمه ترگمان]Arrhythmia را می توان با تحریک الکتریکی کمپلکس amygdaloid استخراج کرد
[ترجمه گوگل]آریتمی می تواند به وسیله تحریک الکتریکی کمپلکس آمیگدالئید ایجاد شود

10. It is revealed that "Xinjining Capsule" can fight arrhythmia by inhibiting K channel, prolonging action period and protecting ischemia.
[ترجمه ترگمان]مشخص شده است که \"Xinjining Capsule\" می تواند با مانع شدن از کانال کی، دوره فعالیت طولانی و حمایت از ایسکمی، با بی نظمی مبارزه کند
[ترجمه گوگل]مشخص شده است که 'Xinjining Capsule' می تواند با مهار کانال K، طول مدت عمل و محافظت از ایسکمی، با آریتمی مبارزه کند

11. The immediate reversal of the cardiac arrhythmia after epinephrine administration in this case suggests a direct relationship between the atrial fibrillation and the anaphylactic response.
[ترجمه ترگمان]برگشت فوری آریتمی قلبی پس از administration اپی epinephrine در این مورد رابطه مستقیمی میان فیبریلاسیون دهلیزی و واکنش anaphylactic نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تغییر فوری آریتمی قلبی پس از استفاده از اپی نفرین در این مورد نشان می دهد که رابطه مستقیم بین فیبریلاسیون دهلیزی و پاسخ آنافیلاکتیک است

12. Does arrhythmia calculate be fall ill? Should go seeing a doctor?
[ترجمه ترگمان]آیا بی نظمی ضربان قلب بیمار می شود؟ باید برم دکتر رو ببینم؟
[ترجمه گوگل]آیا آریتمی محاسبه می شود بیمار می شود؟ آیا باید یک دکتر را ببیند؟

13. Palpitation from frequent extrasystoles or other arrhythmia is common.
[ترجمه ترگمان]palpitation از extrasystoles مکرر یا نامنظمی دیگر رایج است
[ترجمه گوگل]پالپیزاسیون از عوارض جانبی مکرر یا سایر آریتمیها معمول است

14. Mitral valve regurgitation can cause arrhythmia, an abnormal speed or rhythm of the heartbeat.
[ترجمه ترگمان]شیر Mitral می تواند باعث بی نظمی، یک سرعت غیر عادی و یا ریتم ضربان قلب شود
[ترجمه گوگل]رگ گردن میترال می تواند باعث آریتمی، سرعت غیر طبیعی یا ریتم ضربان قلب شود

15. Succeed case use any resist arrhythmia cordis medicine, follow up a case by regular visits to and meet the room nature tachycardia of recidivation half a year after the skill.
[ترجمه ترگمان]موفقیت در مورد استفاده از هر نوع مقاومت در برابر دارو و دارو، پی گیری یک پرونده با بازدیدهای منظم و ملاقات با طبیعت اتاق، نصف یک سال بعد از این مهارت است
[ترجمه گوگل]در صورت موفقیت در مورد استفاده از داروهای ضد آریتمی کوردیس، با پیگیری منظم و تطبیق طب سوزنی طب سوزنی، نیم ساعت بعد از تمرین را دنبال کنید

پیشنهاد کاربران

arrhythmia ( پزشکی )
واژه مصوب: کژآهنگی
تعریف: هر تغییری در ضرب آهنگ بهنجار قلب


کلمات دیگر: