کلمه جو
صفحه اصلی

differential diagnosis

انگلیسی به فارسی

تشخیص های افتراقی


انگلیسی به انگلیسی

• distinguishing of a disease or condition from others who present similar symptoms; working list of possibilities used by a doctor in the course of diagnosing a specific disease

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] تشخیص افتراقی

جملات نمونه

1. Where Ancylostoma is also endemic, differential diagnosis may require larval culture although the treatment is similar.
[ترجمه ترگمان]در جاییکه Ancylostoma ها بومی هستند، تشخیص افتراقی ممکن است به فرهنگ لاروی نیاز داشته باشد، اگر چه رفتار مشابه است
[ترجمه گوگل]از آنجا که Ancylostoma نیز بومی است، تشخیص افتراقی ممکن است به فرهنگ لارو نیاز داشته باشد، گرچه درمان مشابه است

2. Sarcoidosis with intestinal involvement is the main differential diagnosis in our patient.
[ترجمه ترگمان]تشخیص بیماری با دخالت روده، تشخیص افتراقی اصلی در بیمار ماست
[ترجمه گوگل]سارکوئیدوز با درگیری روده، تشخیص اصلی افتراقی در بیمار ما است

3. The differential diagnosis of the condition should include hyperuricemia occurring secondary to renal failure of another cause.
[ترجمه ترگمان]تشخیص افتراقی این شرایط باید شامل hyperuricemia رخ دهد که منجر به شکست کلیه علت دیگری می شود
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی این بیماری باید حاوی هیپوروسیکمی باشد که ثانویه به نارسایی کلیه علت دیگر است

4. The usual differential diagnosis lies between non-specific urethritis and gonorrhoea.
[ترجمه ترگمان]تشخیص تفاوت معمول بین urethritis non و gonorrhoea وجود دارد
[ترجمه گوگل]تشخیص دیفرانسیل معمولی بین نوع خاصی از اورتریت و گونوره است

5. The differential diagnosis includes both primary psychiatric illness and a wide range of organic acute brain syndromes, including substance abuse.
[ترجمه ترگمان]تشخیص افتراقی شامل هر دو بیماری روانی اولیه و طیف وسیعی از syndromes شدید مغز از جمله سو مصرف مواد می شود
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی شامل هر دو بیماری اولیه روانپزشکی و طیف گسترده ای از سندرم های حاد مغزی آزار دهنده، از جمله سوء مصرف مواد است

6. Conclusion:The ultrasound can provide a method for the differential diagnosis with choriocarcinoma by guiding the exploration of the uterine cavity suspected the remainder uterogestation .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: سونوگرافی می تواند روشی برای تشخیص افتراقی با choriocarcinoma از طریق هدایت اکتشاف حفره رحمی به بقیه uterogestation ها فراهم کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اولتراسوند می تواند روش تشخیص افتراقی با کوریوکارسینوم را با هدایت اکتشاف حفره رحم که مظنون به ترشح باقیمانده است فراهم کند

7. Objective: To increase differential diagnosis of the nodes of hepatic alveolar hydatidosis and hepatic cancer.
[ترجمه ترگمان]هدف: افزایش تشخیص افتراقی گره ها در hydatidosis کبدی و سرطان کبد
[ترجمه گوگل]هدف: برای افزایش تشخیص افتراقی گره های هیداتیدوز آلوئولا کبدی و سرطان کبد

8. Objective To discuss the image features and differential diagnosis of material hemangioblastoma in CT.
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد ویژگی های تصویر و تشخیص افتراقی مواد hemangioblastoma در CT
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد ویژگی های تصویر و تشخیص افتراقی همامانژیوبلاستوما مواد در CT

9. The etiology, pathology, and differential diagnosis of Reiter's disease and its relationship with neoplasms are discussed.
[ترجمه ترگمان]The، آسیب شناسی، و تشخیص افتراقی بیماری Reiter و رابطه اش با neoplasms مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]علت، پاتولوژی و تشخیص افتراقی بیماری ریتر و ارتباط آن با نئوپلاسم ها مورد بحث قرار گرفته است

10. The differential diagnosis for dural plasmacytoma includes metastasis, lymphoma, dural sarcoma, plasma cell granuloma and meningioma.
[ترجمه ترگمان]تشخیص افتراقی برای plasmacytoma سخت شامه شامل متاستاز، lymphoma، sarcoma dural، سلول پلاسما و meningioma است
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی برای پلاسماییسوتوم دوری شامل متاستاز، لنفوم، سارکوم دهلیزی، گرانولوم سلول های پلاسمی و مننژیوم می شود

11. Objective: To elucidate the diagnosis and differential diagnosis of ovarian Brenner tumors.
[ترجمه ترگمان]هدف: روشن کردن تشخیص و تشخیص افتراقی تومورهای سرطانی تخمدان
[ترجمه گوگل]هدف: برای تشخیص تشخیص و تشخیص افتراقی تومورهای برنر تخمدان

12. Conclusion MRI is valuable in the diagnosis and differential diagnosis of cerebellar infarctions atypical in morphosis, signals, and fields.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری MRI در تشخیص و تشخیص افتراقی of infarctions در morphosis، سیگنال ها و میدان بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]نتیجه MRI در تشخیص و تشخیص افتراقی انفارکتوس مخچه آتیپیک در مورفوز، سیگنال ها و رشته ها ارزشمند است

13. Conclusions Ultrasonography is an effective method for diagnosis and differential diagnosis of the disease. The size and echo intensity of the mass are related to cl. . .
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Ultrasonography روشی موثر برای تشخیص و تشخیص افتراقی این بیماری است اندازه و شدت انعکاس جرم هم با هم مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اولتراسونوگرافی یک روش موثر برای تشخیص و تشخیص افتراقی بیماری است اندازه و اکو شدت جرم مربوط به CL است

14. Fibromatosis and lymph nodes, both malignant and reactive, also need to be entertained in the differential diagnosis.
[ترجمه ترگمان]Fibromatosis و غدد لنفاوی، هم بدخیم و هم واکنش پذیر هستند، همچنین باید در تشخیص افتراقی در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]فیبروماتوز و گره های لنفاوی، هر دو بدخیم و واکنشی، باید در تشخیص افتراقی نیز مورد توجه قرار گیرند

پیشنهاد کاربران

differential diagnosis ( پزشکی )
واژه مصوب: تشخیص افتراقی
تعریف: تشخیصی که بر یافته های بالینی استوار است و در آن با افتراق بین دو یا چند بیماری که علائم مشابه دارند، بیماری شناسایی می شود


کلمات دیگر: