کلمه جو
صفحه اصلی

contagious disease

انگلیسی به فارسی

بیماری مسری


انگلیسی به انگلیسی

• illness that can be spread by contact

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] بیماری واگیر

جملات نمونه

1. People with contagious diseases should be isolated.
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به بیماری های مسری باید از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به بیماری های مسری باید جدا شوند

2. Like the contagious diseases defeat, Simon's resignation was received as a serious blow by the medical profession.
[ترجمه ترگمان]مانند شکست بیماری های مسری، استعفای سایمون به عنوان ضربه ای جدی از سوی حرفه پزشکی پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]شبیه به شکست بیماری های مسری، استعفای سیمون به عنوان یک ضربه جدی توسط حرفه پزشکی دریافت شد

3. In the 1860s medical interventions into the contagious diseases debate polarized earlier representations of female sexuality.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۶۰، مداخلات پزشکی به بیماری های واگیردار که پیش از ظهور جنسیت مونث مورد بحث قرار گرفته بودند، وارد شد
[ترجمه گوگل]در دهه 1860 مداخلات پزشکی در زمینه مسائل مربوط به بیماری های مسری، نمایانگر تظاهرات جنسی زنانه بود

4. Each hospital that took patients with contagious diseases established quarantine periods.
[ترجمه ترگمان]هر بیمارستانی که بیماران را با بیماری های مسری می پذیرفت دوره های قرنطینه را ایجاد می کرد
[ترجمه گوگل]هر بیمارستان که بیماران مبتلا به بیماری های مسری را گرفت، دوره های قرنطینه را ایجاد کردند

5. Chicken pox is a highly contagious disease.
[ترجمه ترگمان]ابله مرغان بیماری بسیار مسری است
[ترجمه گوگل]ریه مرغ یک بیماری بسیار مسری است

6. Bird flu is a contagious disease caused by TYPE A flu virus.
[ترجمه ترگمان]آنفلوآنزای مرغی یک بیماری مسری است که از نوع ویروس آنفولانزا ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]آنفولانزای مرغی یک بیماری مسری است که به علت ویروس آنفلوآنزای TYPE A ایجاد می شود

7. The most common non - contagious disease in the world is tooth decay.
[ترجمه ترگمان]معمول ترین بیماری non در دنیا، پوسیدگی دندان است
[ترجمه گوگل]شایع ترین بیماری غیر مسری در دنیا پوسیدگی دندان است

8. Infectious bursal disease(IBD), an acute and high contactable contagious disease, is caused by Infectious bursal disease virus(IBDV).
[ترجمه ترگمان]بیماری عفونی شایع (IBD)، بیماری حاد و high مسری، ناشی از ویروس بیماری bursal عفونی است (IBDV)
[ترجمه گوگل]بیماری Bursal Infectious (IBD)، یک بیماری مسری حاد و با شدت تماس، ناشی از ویروس بیماری عفونی (IBDV) است

9. A dangerous contagious disease or other serious illness?
[ترجمه ترگمان]بیماری مسری خطرناک یا بیماری های جدی دیگر؟
[ترجمه گوگل]یک بیماری مسری خطرناک یا بیماری جدی دیگر؟

10. Children are most at risk for the highly contagious disease, which causes fever, coughing and blotchy reddish-brown rashes.
[ترجمه ترگمان]کودکان بیش ترین خطر ابتلا به این بیماری مسری را دارند که موجب تب، سرفه و خارش پوست مایل به قرمز می شوند
[ترجمه گوگل]کودکان بیشتر در معرض خطر بیماری بسیار مسری هستند که باعث تب، سرفه و بثورات قرمز و قهوه ای می شوند

11. Infected or contaminated with a contagious disease.
[ترجمه ترگمان]بیماری عفونی یا آلوده به یک بیماری مسری است
[ترجمه گوگل]آلوده یا آلوده به یک بیماری مسری

12. The hepatitis is a contagious disease.
[ترجمه ترگمان]هپاتیت یک بیماری مسری است
[ترجمه گوگل]هپاتیت یک بیماری مسری است

13. Infectious bursal disease is an acute and highly contagious disease, which damages mainly young chicken.
[ترجمه ترگمان]بیماری عفونی شایع یک بیماری حاد و شدیدا مسری است که عمدتا مرغ جوان را آسیب می زند
[ترجمه گوگل]بیماری Bursal infectious یک بیماری حاد و بسیار مسری است که به طور عمده به مرغ جوان آسیب می رساند

14. Free from the pollution of leprosy or other contagious disease.
[ترجمه ترگمان]عاری از آلودگی جذام یا بیماری های مسری دیگر
[ترجمه گوگل]رایگان از آلودگی پرتگاه یا دیگر بیماری های مسری

پیشنهاد کاربران

امراض مسری _ بیماری صعب العلاج

بیمارى واگیر دار


کلمات دیگر: