1. eye irritation
آزردگی چشم
2. the irritation of driving in crowded cities
دردسر رانندگی در شهرهای شلوغ
3. He tried not to let his irritation show as he blinked in the glare of the television lights.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد خشمش را همچنان که در نور چراغ های تلویزیون چشمک می زد، نشان ندهد
[ترجمه گوگل]او سعی نکرد اجازه ندهد تحریک خود را به عنوان او در چشمک زدن از چراغ تلویزیون چشمک زد
4. The heavy traffic is a constant source of irritation .
[ترجمه ترگمان]ترافیک سنگین یک منبع دائمی از عصبانیت است
[ترجمه گوگل]ترافیک سنگین یک منبع ثابت تحریک است
5. He felt slight irritation at being kept waiting.
[ترجمه ترگمان]از اینکه معطل شده بود احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه گوگل]او احساس خستگی مفرط را در انتظار نگه داشت
6. He noted, with some irritation, that the letter had not been sent.
[ترجمه ترگمان]با اندکی خشم متوجه شد که نامه فرستاده نشده است
[ترجمه گوگل]او با برخی تحریک، اشاره کرد که نامه فرستاده نشده است
7. Leshka waved him away with a show of irritation.
[ترجمه ترگمان]با حرکتی حاکی از ردگی او را از خود دور کرد
[ترجمه گوگل]Leshka او را با یک نمایش از تحریک وارونه
8. Such delays can cause considerable irritation.
[ترجمه ترگمان]این تاخیرها می تواند موجب عصبانیت قابل توجهی شود
[ترجمه گوگل]چنین تاخیری می تواند باعث تحریک قابل توجهی شود
9. That kind of behaviour is sure to cause irritation.
[ترجمه ترگمان]این نوع رفتار مطمئنا باعث عصبانیت می شود
[ترجمه گوگل]این نوع رفتار مطمئنا موجب تحریک می شود
10. She made no attempt to conceal her irritation.
[ترجمه ترگمان]او سعی نکرد خشم خود را پنهان کند
[ترجمه گوگل]او تلاش نکرد تا تحریکش را پنهان کند
11. I felt a sudden irritation against Darren.
[ترجمه ترگمان]ناگهان نسبت به درن احساس ناراحتی کردم
[ترجمه گوگل]احساس ناراحتی ناشی از دارن را احساس کردم
12. Traffic noise is a source of constant irritation.
[ترجمه ترگمان]نویز ترافیک منبع ناراحتی های دائم است
[ترجمه گوگل]سر و صدای ترافیکی منبع تحریک پایدار است
13. Smoking sets up irritation in the throat and the bronchitis passages.
[ترجمه ترگمان]استعمال دخانیات در گلوی و the برونشیت ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن باعث تحریک در گلو و برداشتن برونشیت می شود
14. "Of course not" she said with some irritation.
[ترجمه ترگمان]او با اندکی ناراحتی گفت: \" البته که نه \"
[ترجمه گوگل]'البته نه' او گفت: با برخی از تحریک
15. The nurse rushed in, tutting with irritation.
[ترجمه ترگمان]پرستار با عصبانیت به داخل اتاق دوید
[ترجمه گوگل]پرستار عصبانی شد و با تحریک احساس کرد