• male first name (hebrew)
ari
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] عفونتهای حاد تنفسی - acute respiratory infections
جملات نمونه
1. Ari winced at his lack of tact.
[ترجمه ترگمان]آری از عدم هوشیاری خود یکه خورد
[ترجمه گوگل]آری با ناراحتی از او سخن گفت
[ترجمه گوگل]آری با ناراحتی از او سخن گفت
2. Once Ari had gone, Leila slumped, letting out a sigh.
[ترجمه ترگمان]وقتی که \"آری\" رفت، \"لیلا\" پایین رفت و اه کشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که Ari از بین رفته بود، لیلا سقوط کرد و آهی کشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که Ari از بین رفته بود، لیلا سقوط کرد و آهی کشید
3. Ari lazily observed its ripening crescendo.
[ترجمه ترگمان]آری با تنبلی دید که دارد به اوج خود می رسد
[ترجمه گوگل]Ari lazily شاهد رسیدن آن بود
[ترجمه گوگل]Ari lazily شاهد رسیدن آن بود
4. As the melody soared and spiralled, Ari and Nathan spun within it, reaching for the highest notes.
[ترجمه ترگمان]همچنان که ملودی اوج می گرفت و spiralled، آری و ناتان در آن می چرخیدند، و به بالاترین یادداشت می رسید
[ترجمه گوگل]همانطور که ملودی بالا رفت و مارپیچ، Ari و ناتان درون آن چرخیدند و به بالاترین یادداشت ها رسیدند
[ترجمه گوگل]همانطور که ملودی بالا رفت و مارپیچ، Ari و ناتان درون آن چرخیدند و به بالاترین یادداشت ها رسیدند
5. Ari and Nathan hung around in the doorway until they looked up, feeling they needed permission to enter.
[ترجمه ترگمان]آری و ناتان، تا زمانی که به بالا نگاه کردند، احساس کردند که اجازه ورود دارند
[ترجمه گوگل]آری و ناتان در حالی که به سمت بالا نگاه می کردند آویزان شدند، احساس می کردند که مجوز ورود را نیاز دارند
[ترجمه گوگل]آری و ناتان در حالی که به سمت بالا نگاه می کردند آویزان شدند، احساس می کردند که مجوز ورود را نیاز دارند
6. At 6:30 every evening, like clockwork, Ari went out to milk the cows.
[ترجمه ترگمان]ساعت ۶: ۳۰ هر شب، مثل ساعت \"آری\" رفت سراغ گاوها
[ترجمه گوگل]هر شب در ساعت 6:30، مثل ساعت مچی، آری به گاوها شیر داد
[ترجمه گوگل]هر شب در ساعت 6:30، مثل ساعت مچی، آری به گاوها شیر داد
7. Ari held Nathan's hand as everyone greeted the dawn of the Solstice Day.
[ترجمه ترگمان]آری دست Nathan را در دست گرفت و همه با طلوع خورشید صبحگاهی سلام و احوال پرسی کردند
[ترجمه گوگل]آری دست ناتان را در دست گرفت، زیرا همه روز صبح را در آغوش می گرفتند
[ترجمه گوگل]آری دست ناتان را در دست گرفت، زیرا همه روز صبح را در آغوش می گرفتند
8. Better news of his team mate, Ari Vatanen.
[ترجمه ترگمان]\"خبر بهتر از گروهش،\" آری Vatanen
[ترجمه گوگل]خبر بهتر از همتای او، آری واتانن
[ترجمه گوگل]خبر بهتر از همتای او، آری واتانن
9. He found Leila and Ari in the canteen.
[ترجمه ترگمان]\"اون\" لیلا \"و\" آری \" رو توی قمقمه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او لیلا و آری را در غذا پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او لیلا و آری را در غذا پیدا کرد
10. Whenever she and Bernard had a tiff, Ari would go for a long drive to think about things.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که او و برنارد ین جر و بحث می کردند، آری برای مدتی طولانی به فکر این چیزها می افتاد
[ترجمه گوگل]هر وقت که او و برنارد یک تیف را داشتند، آری برای رانندگی طولانی به فکر کردن درباره چیزها می رفت
[ترجمه گوگل]هر وقت که او و برنارد یک تیف را داشتند، آری برای رانندگی طولانی به فکر کردن درباره چیزها می رفت
11. Ari nodded and sat down on the cushions.
[ترجمه ترگمان]آری سرش را تکان داد و روی کو سن ها نشست
[ترجمه گوگل]آری روی سر کوه ها نشسته بود
[ترجمه گوگل]آری روی سر کوه ها نشسته بود
12. In any case, Ari, don't lose sleep over any big hotel being built here.
[ترجمه ترگمان]در هر حال \"آری\" تو هیچ هتلی که اینجا ساخته نشده رو از دست نده
[ترجمه گوگل]در هر صورت، آری، خوابیدن بیش از هر هتل بزرگ که در اینجا ساخته شده است، از دست ندهید
[ترجمه گوگل]در هر صورت، آری، خوابیدن بیش از هر هتل بزرگ که در اینجا ساخته شده است، از دست ندهید
13. Ari star-fish stretches out her limbs and feels the water begin to invade her body.
[ترجمه ترگمان]آری ستاره - ماهی اعضای خود را گسترش می دهد و احساس می کند که آب شروع به حمله به بدنش می کند
[ترجمه گوگل]ماهی ستاره ای Ari از اندام خود عبور می کند و احساس می کند آب شروع به حمله به بدن او می کند
[ترجمه گوگل]ماهی ستاره ای Ari از اندام خود عبور می کند و احساس می کند آب شروع به حمله به بدن او می کند
14. Ari and I meandered around the shops in Innsbruck.
[ترجمه ترگمان]من و \"آری\" تو \"Innsbruck\" رو گشتیم
[ترجمه گوگل]آری و من در اطراف مغازه ها در Innsbruck سرگردان شدند
[ترجمه گوگل]آری و من در اطراف مغازه ها در Innsbruck سرگردان شدند
15. The Goddess tells Ari to ignore those things and concentrate on the pleasure.
[ترجمه ترگمان]الهه به آری می گوید که این چیزها را نادیده بگیرد و بر لذت متمرکز شود
[ترجمه گوگل]الهه به آری می گوید که این چیزها را نادیده می گیرد و بر لذت تمرکز می کند
[ترجمه گوگل]الهه به آری می گوید که این چیزها را نادیده می گیرد و بر لذت تمرکز می کند
پیشنهاد کاربران
استانداردهای برودت و تهویه هوا
کلمات دیگر: