1. the best remedy for constipation
بهترین علاج یبوست
2. Twenty two had severe lifelong constipation and eight had symptoms suggesting a motility disorder exclusively of the upper gastrointestinal tract.
[ترجمه ترگمان]بیست و دو تن از آن ها دچار یبوست شدید شده بودند و هشت تن علائمی داشتند که یک اختلال حرکت را به طور انحصاری از دستگاه گوارش بالایی نشان می دادند
[ترجمه گوگل]دوازده سالگی یبوست شدید مادام العمر داشت و هشت مورد از علائم اختلال حرکتی منحصرا از دستگاه گوارش فوقانی بود
3. In health, constipation is rare, being a reflection in many human cases of a lack of roughage in the diet.
[ترجمه ترگمان]در سلامت، یبوست نادر است و در بسیاری از موارد انسان کمبود غذا در رژیم غذایی دیده می شود
[ترجمه گوگل]در سلامتی، یبوست نادر است، که در بسیاری از موارد انسانی از کمبود مواد غذایی در رژیم غذایی بازتاب می شود
4. Others have a tendency to cause constipation, and this in turn can produce incontinence both of urine and faeces.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر تمایل به ایجاد یبوست دارند و این امر می تواند بی اختیاری ادرار و مدفوع را تولید کند
[ترجمه گوگل]دیگران تمایل به ایجاد یبوست دارند و این به نوبه خود باعث ایجاد بی اختیاری ادرار و مدفوع می شود
5. Symptoms of chronic constipation persisted in one third of our patients, 3-12 years after initial evaluation and treatment.
[ترجمه ترگمان]نشانه های یبوست مزمن در یک سوم از بیماران ما، ۳ تا ۱۲ سال پس از ارزیابی اولیه و درمان باقی ماند
[ترجمه گوگل]علائم یبوست مزمن در یک سوم بیماران ما، 3-12 سال پس از ارزیابی اولیه و درمان ادامه داشت
6. Headache with constipation and a sour stomach.
[ترجمه ترگمان]سردرد با یبوست و معده ترش
[ترجمه گوگل]سردرد با یبوست و معده معده
7. This was done to be sure that the constipation was and would be adequately treated.
[ترجمه ترگمان]این کار انجام شد تا مطمئن شود یبوست دارد و می تواند به اندازه کافی درمان شود
[ترجمه گوگل]این کار برای اطمینان از این بود که یبوست به اندازه کافی درمان می شد
8. Child may wet the bed and have constipation.
[ترجمه ترگمان]کودک ممکن است تخت خواب را خیس کند و یبوست دارد
[ترجمه گوگل]کودک ممکن است رختخواب را داشته باشد و یبوست داشته باشد
9. The laxative dose required to treat constipation in the young child is much higher than the suggested doses on the label.
[ترجمه ترگمان]مقدار laxative لازم برای درمان یبوست در کودک جوان بسیار بیشتر از مقدار پیشنهادی روی برچسب است
[ترجمه گوگل]دوز ملین مورد نیاز برای درمان یبوست در کودک بسیار بالاتر از دوز پیشنهاد شده در برچسب است
10. Where constipation comes on suddenly, or there is blood in the stools, always ask for medical advice.
[ترجمه ترگمان]در جایی که یبوست به طور ناگهانی می آید، یا در مدفوع خون وجود دارد، همیشه برای توصیه پزشکی سوال می شود
[ترجمه گوگل]در صورت وجود یبوست ناگهان، یا خون در مدفوع وجود دارد، همیشه از مشاوره پزشکی بپرسید
11. Constipation Moses took two tablets and went up the mountain.
[ترجمه ترگمان]Constipation موسی دو قرص برداشت و از کوه بالا رفت
[ترجمه گوگل]یبوست موسی دو قرص گرفت و کوه را برداشت
12. Indigestion and constipation After eating the meal, the food must now be digested.
[ترجمه ترگمان]Indigestion و یبوست پس از خوردن غذا، اکنون غذا باید هضم شود
[ترجمه گوگل]سوء هاضمه و یبوست پس از غذا خوردن غذا باید هضم شود
13. Elimination: problems may manifest as constipation, fluid retention, congested skin, catarrh. Personal hygiene.
[ترجمه ترگمان]حذف: مشکلات ممکن است به عنوان یبوست، نگهداری مایع، پوست متراکم و catarrh آشکار شوند بهداشت شخصی
[ترجمه گوگل]مشکلات ریزش مو ممکن است به علت یبوست، احتباس مایعات، پوسته پوسته شدن، کاترارا ظاهر شود بهداشت شخصی
14. Patients with idiopathic chronic constipation have a decreased number and duration of giant migrating complexes than healthy controls.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به یبوست مزمن، کاهش تعداد و مدت مجتمع های مهاجرت عظیم نسبت به کنترل های سالم دارند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به یبوست مزمن idiopathic تعداد و طول مدت کمپلکس های مهاجرت غول پیکر نسبت به افراد سالم کمتری دارند
15. If you suffer from constipation, perhaps you are clinging to the past?
[ترجمه ترگمان]اگر از یبوست رنج بکشی، شاید به گذشته چسبیده باشی؟
[ترجمه گوگل]اگر از یبوست رنج می برید، شاید شما به گذشته چسبیده اید؟