نارسایی احتقانی قلب
congestive heart failure
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• condition in which the heart does not pump properly and causes an accumulation of fluid in the lungs, chf (medicine)
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] نارسایی احتقانی قلب
جملات نمونه
1. In congestive heart failure, it is diminished because of low cardiac output and reduced arterial distending pressure.
[ترجمه ترگمان]در نارسایی احتقانی قلب، به دلیل کاهش فشار قلب و کاهش فشار شریانی کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در نارسایی احتقانی قلب، به علت خروجی کم قلب و کاهش فشار شریان شریانی کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]در نارسایی احتقانی قلب، به علت خروجی کم قلب و کاهش فشار شریان شریانی کاهش می یابد
2. If the patient develops early overt congestive heart failure it is contraindicated, but do seriously consider it later.
[ترجمه ترگمان]اگر بیمار از نارسایی احتقانی قلب احتقانی قلب خود استفاده کند، contraindicated است، اما بعدا به طور جدی آن را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر بیمار مبتلا به نارسایی احتقانی قلبی ناگهان در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار بگیرد، ممنوع است، اما به طور جدی آن را در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]اگر بیمار مبتلا به نارسایی احتقانی قلبی ناگهان در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار بگیرد، ممنوع است، اما به طور جدی آن را در نظر می گیریم
3. She had been diagnosed the previous summer with congestive heart failure, but for a year a new medicine worked well.
[ترجمه ترگمان]او تابستان گذشته را با نارسایی احتقانی قلب انتخاب کرده بود، اما یک سال بود که پزشکی جدید به خوبی کار می کرد
[ترجمه گوگل]او تابستان گذشته با نارسایی احتقانی قلب تشخیص داده شده بود اما سالی یکبار دارو جدید به خوبی کار می کرد
[ترجمه گوگل]او تابستان گذشته با نارسایی احتقانی قلب تشخیص داده شده بود اما سالی یکبار دارو جدید به خوبی کار می کرد
4. Congestive heart failure, cyanotic spells and arrhythmias are the common cardiac emergencies.
[ترجمه ترگمان]شکستن قلب، از کار افتادن قلب و ضربان قلب، موارد اضطراری قلبی هستند
[ترجمه گوگل]نارسایی احتقانی قلب، جادوگران سیانوکتیک و آریتمیها، موارد اضطراری قلبی عروقی هستند
[ترجمه گوگل]نارسایی احتقانی قلب، جادوگران سیانوکتیک و آریتمیها، موارد اضطراری قلبی عروقی هستند
5. For example: Angina Pectoris, Cardiac Neurosis, Congestive Heart failure and Heart Palpitations.
[ترجمه ترگمان]برای مثال: Angina pectoris، قلبی neurosis، congestive قلبی congestive و قلب palpitations
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آنژین پکتوریس، نوروفیزیک قلب، نارسایی احتقانی قلب و Palpitations قلب
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آنژین پکتوریس، نوروفیزیک قلب، نارسایی احتقانی قلب و Palpitations قلب
6. The myocarditis may be severe enough to cause congestive heart failure.
[ترجمه ترگمان]The ممکن است به اندازه ای شدید باشد که نارسایی احتقانی قلب داشتهباشد
[ترجمه گوگل]میوکاردیت ممکن است به اندازه کافی شدید باشد که باعث نارسایی احتقانی قلب شود
[ترجمه گوگل]میوکاردیت ممکن است به اندازه کافی شدید باشد که باعث نارسایی احتقانی قلب شود
7. What are the symptoms of congestive heart failure?
[ترجمه ترگمان]علائم نارسایی قلبی چیه؟
[ترجمه گوگل]علائم نارسایی احتقانی قلب چیست؟
[ترجمه گوگل]علائم نارسایی احتقانی قلب چیست؟
8. Acromegalic individuals are likely to develop congestive heart failure, muscle weakness, joint pain, osteoporosis, and often diabetes mellitus and visual problems, including Blindness.
[ترجمه ترگمان]افراد Acromegalic به احتمال زیاد نارسایی احتقانی قلب، ضعف عضلانی، درد مفاصل، پوکی استخوان و اغلب دیابت و مشکلات بینایی از جمله نابینایی وجود دارند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به آکرومگالیک احتمال دارد که نارسایی قلبی، ضعف عضلانی، درد مفصلی، پوکی استخوان و اغلب دیابت و علائم بصری، از جمله Blindness را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به آکرومگالیک احتمال دارد که نارسایی قلبی، ضعف عضلانی، درد مفصلی، پوکی استخوان و اغلب دیابت و علائم بصری، از جمله Blindness را تشکیل دهند
9. The term congestive heart failure is frequently used to describe all patients with heart failure.
[ترجمه ترگمان]واژه نارسایی احتقانی قلب اغلب برای توصیف تمام بیماران مبتلا به نارسایی قلبی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای تشریح همه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، اغلب واژه 'نارسایی احتقانی قلب' استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای تشریح همه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، اغلب واژه 'نارسایی احتقانی قلب' استفاده می شود
10. Specific treatment for congestive heart failure will be determined by your physician based on.
[ترجمه ترگمان]درمان های خاص برای نارسایی احتقانی قلب توسط پزشک شما تعیین خواهد شد
[ترجمه گوگل]درمان مخصوصی برای نارسایی احتقانی قلب توسط پزشک شما تعیین خواهد شد
[ترجمه گوگل]درمان مخصوصی برای نارسایی احتقانی قلب توسط پزشک شما تعیین خواهد شد
11. Starting soon, some one from the Massachusetts center will check up several times a week on senior citizens with congestive heart failure.
[ترجمه ترگمان]به زودی، یک نفر از مرکز ماساچوست، هفته ای چند بار به شهروندان ارشد با نارسایی احتقانی قلب رسیدگی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به زودی شروع می شود، برخی از مرکز ماساچوست چندین بار در هفته برای افراد سالخورده با نارسایی احتقانی قلب بررسی می کنند
[ترجمه گوگل]به زودی شروع می شود، برخی از مرکز ماساچوست چندین بار در هفته برای افراد سالخورده با نارسایی احتقانی قلب بررسی می کنند
12. In addition, hypocalcemia has been associated with cardiac enlargement and congestive heart failure.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، hypocalcemia با بزرگ شدگی قلبی و نارسایی احتقانی قلب همراه بوده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هیپوکلسمی با افزایش قلب و نارسایی احتقانی قلب همراه است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هیپوکلسمی با افزایش قلب و نارسایی احتقانی قلب همراه است
13. In Mozart's example, the most compelling symptom - anasarca - has three common causes: liver disease, kidney disease, and congestive heart failure.
[ترجمه ترگمان]در مثال موتسارت، most علایم - anasarca - سه دلیل مشترک دارد: بیماری کبد، بیماری کلیوی، و نارسایی احتقانی قلب
[ترجمه گوگل]در مثال موتزارت، علائم محرمانه ترین - anasarca - سه علت شایع در بیماری کبد، بیماری کلیوی و نارسایی احتقانی قلب دارد
[ترجمه گوگل]در مثال موتزارت، علائم محرمانه ترین - anasarca - سه علت شایع در بیماری کبد، بیماری کلیوی و نارسایی احتقانی قلب دارد
14. Objective : To investigate the relationship of thyroid hormones to congestive heart failure.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه هورمون های تیروئید به نارسایی احتقانی قلب
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه هورمونهای تیروئید با نارسایی احتقانی قلب
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه هورمونهای تیروئید با نارسایی احتقانی قلب
پیشنهاد کاربران
نارسایی احتقانی قلب یا نارسایی قلبی CHF
کلمات دیگر: