1. The new diner needs another short - order cook.
[ترجمه مریم] غذا خوری جدید نیاز به یک آشپر نیمه وقت دارد
[ترجمه A.moradi] این غذا خوری نیاز به یک آشپز پاره وقت دارد
[ترجمه S.A] غذا خوری جدید نیاز به آشپز کوتاه مدت دارد
[ترجمه Ppp] غذا خوری نیاز به آشپزخانه ی نیمه وقت دارد
[ترجمه سارینا] غذا خوری به کارگر نیمه وقت نیاز داره
[ترجمه DHP12] این غذا خوری جدید نیاز به یک آشپز نیمه وقت دیگر دارد.
[ترجمه امیر علی] غذاخوری جدید نیاز به یک آشپز نیمه وقت جدید دارد
[ترجمه MaNiDoR] غذا خوری نیاز به یک آشپز نیمه وقت دارد
[ترجمه T . M] 1. غذاخوری جدید به یک آشپز سفارش کوتاه دیگر نیاز دارد.
[ترجمه تسنیم] غذاخوری ( رستوران کوچک ) جدید به آشپز نیمه وقت احتیاج دارد .
[ترجمه ترگمان]یک آشپز جدید به یک آشپز سفارش کوتاه دیگر نیاز دارد
[ترجمه گوگل]غذاخوری جدید نیاز به یک کوک کوتاه مدت دارد
2. He was known in every bar and diner in town, and tolerated in most.
[ترجمه گلی افجه ] او در همه رستوران ها و مشروب فروشی ها شناخته شده بود وبیشتر اوقات تحمل می کرد
[ترجمه ترگمان]او در هر بار و در هر رستوران معروف بود و در بیشتر موارد چنین چیزی را تحمل می کرد
[ترجمه گوگل]او در هر نوار و غذا در شهر شناخته شده بود و در اکثر موارد تحمل می کرد
3. Now the gluttonous diner has a wide array of eateries from which to choose.
[ترجمه ترگمان]اکنون یک رستوران gluttonous مجموعه وسیعی از eateries را دارد که باید انتخاب شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر غذای خشن از طیف گسترده ای از غذاهای مورد استفاده برای انتخاب است
4. Coming back through Farmington, I stopped at the diner again.
[ترجمه ترگمان]در بازگشت از Farmington، دوباره در رستوران توقف کردم
[ترجمه گوگل]برگشتم از طریق فارمینگتون، دوباره در غذا متوقف شدم
5. You can go into a diner and find risotto.
[ترجمه M. N] تو می توانی بروی به رستوران و ریستو ( غذایی ایتالیایی که از گوشت پنیر و برنج درست می شود ) را پیدا کنی.
[ترجمه Kh.b زن] شما می توانید به یک غذا خوری بروید و ریستو پیدا کنید
[ترجمه ترگمان] میتونی بری رستوران \"risotto\" و پیدا کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید به غذا بروید و پیدا کنید risotto
6. It started at a diner in Philadelphia, Pennsylvania at 7am.
[ترجمه ترگمان]این فیلم در ساعت ۷ صبح در رستورانی در فیلادلفیا، پنسیلوانیا آغاز به کار کرد
[ترجمه گوگل]در ساعت 7 صبح، در یک رستوران در فیلادلفیا، پنسیلوانیا شروع به کار کرد
7. Who has worked at a diner and video store?
[ترجمه ترگمان]چه کسی در یک فروشگاه و فروشگاه کار کرده است؟
[ترجمه گوگل]چه کسی در فروشگاه غذا و فروشگاه کار کرده است؟
8. A sizable menu presents the diner with many formidable dilemmas.
[ترجمه ترگمان]یک منوی بزرگ رستوران با many بسیار قوی، رستوران را به هم هدیه می دهد
[ترجمه گوگل]منو معروف غذا را با بسیاری از معضلات بزرگی ارائه می دهد
9. The less pubescent diner can cast a detached eye on this ritual from six Formica-topped tables inside the tiny deli-restaurant.
[ترجمه ترگمان]یک رستوران کوچک که کم تر از ۶ تا جدول ریز Formica در رستوران بود، می توانست چشم از این تشریفات بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]غذای نابارور کمتر می تواند از این شش جلسه جداگانه ای را در کنار میزهای کمرنگ در داخل میز غذاخوری کوچک انجام دهد
10. There might not be a diner for a while, so you should have some meat.
[ترجمه ترگمان]ممکنه واسه یه مدت یه رستوران نباشه، پس باید یکم گوشت بخوری
[ترجمه گوگل]ممکن است برای یک مدتی غذا نداشته باشید، بنابراین باید گوشت داشته باشید
11. The diner signaled the waiters to bring the menu.
[ترجمه ترگمان]رستوران به پیشخدمت ها نشان داد که منوی غذا را بیاورند
[ترجمه گوگل]ظروف غذاخوری به طرفداران فرستاد تا منو را به ارمغان بیاورند
12. Meatloaf is a good diner meal.
[ترجمه ترگمان]شام خوردن یک شام خوب است
[ترجمه گوگل]گوشت گوسفند یک وعده غذای خوب است
13. The diner had only one short-order cook who could make anything on the menu.
[ترجمه ترگمان]رستوران فقط یک آشپز معمولی داشت که می توانست هر چیزی را در فهرست غذا درست کند
[ترجمه گوگل]غذا فقط یک کیک کوتاه داشت که می توانست هر چیزی را در منو ایجاد کند
14. Back when I was a more finicky diner, cauliflower hardly made it onto my vegetal horizon.
[ترجمه ترگمان]وقتی که من بیشتر غذا می خوردم، گل کلم به سختی آن را روی خط vegetal درست کرده بودم
[ترجمه گوگل]وقتی که من یک غذای شیک تر بودم، گل کلم به سختی آن را روی افق گیاهی من گذاشت
15. Diner: I'm sorry, I do not know. I'm color blind.
[ترجمه ترگمان]رستوران: متاسفم، نمی دانم رنگ من کور است
[ترجمه گوگل]آشپزخانه: متاسفم، من نمی دانم من کور رنگی هستم