کلمه جو
صفحه اصلی

diastole


(کالبدشناسی - قلب) فراخیدگی، دیاستول (انبساط قلب که پس از انقباض یا تنجیدگی آن: systole صورت می گیرد)، فراخش (در مقابل: تنجش)، واترنج

انگلیسی به فارسی

واترنج


انگلیسی به انگلیسی

• time between two contractions of the heart, time when the heart expands and fills with blood

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] دوره انبساط عضله قلب

جملات نمونه

1. During diastole, the atria and ventricles of your heart relax and begin to fill with blood.
[ترجمه ترگمان]در طول انقباض، آتریا و بطن ها منقبض می شوند و خون را پر می کنند
[ترجمه گوگل]در طول دیاستول، دهلیز و بطن چپ قلب شما شل شده و شروع به پر کردن با خون می کنند

2. Each heartbeat has two basic parts: diastole and atrial and ventricular systole.
[ترجمه ترگمان]هر تپش قلب دارای دو بخش اصلی است: انقباض و دهلیزی و دهلیزی
[ترجمه گوگل]هر ضربان قلب دارای دو بخش اساسی است: دیاستول و سیتولین دهلیزی و بطنی

3. During diastole, the atria and ventricles of your heart relax and to with blood.
[ترجمه ترگمان]در طول انقباض، آتریا و بطن ها از قلب شما آرام و منقبض می شوند
[ترجمه گوگل]در طول دیاستول، دهلیز و بطن چپ قلب خود را شل کنید و با خون

4. The length in the diastole was bigger than that in the systole.
[ترجمه ترگمان]طول in بزرگ تر از انبساط در systole بود
[ترجمه گوگل]طول diastole بزرگتر از سیستول بود

5. Regurgitant murmurs are generally early diastolic whereas ventricular filling murmurs occur in mid and late diastole.
[ترجمه ترگمان]زمزمه های Regurgitant معمولا diastolic هستند، در حالی که murmurs پر شده در وسط و اواخر انقباض رخ می دهد
[ترجمه گوگل]سوپراستارها به طور کلی دیاستولیک اولیه هستند، در حالی که سوپرمارکت های بطنی در اواسط و اواخر دیاستول رخ می دهند

6. Because the heart undertakes having the systole of rhythm and diastole activity ceaselessly, haemal ability keeps flowing in the circulatory system of closedown.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که قلب متعهد می شود که the rhythm و انقباض فعالیت diastole را داشته باشد، توانایی haemal در سیستم گردش خون of جریان می یابد
[ترجمه گوگل]از آنجا که قلب مسئولیت داشتن سیستول ریتم و فعالیت دیاستول را بدون وقفه دارد، توانایی حامل در سیستم گردش خون بسته می شود

7. Arterial compliance was calculated as the integrated area starting at the well-defined nadir of the incisura of the dicrotic notch to the end of diastole of the radial artery pulse wave .
[ترجمه ترگمان]انطباق Arterial به صورت یک ناحیه یکپارچه محاسبه شد که از پایین ترین حد انقباض نیمه تعریف شده of the تا انتهای انقباض موج شعاعی موج شعاعی آغاز می شود
[ترجمه گوگل]انطباق شریانی به عنوان منطقه یکپارچه با شروع به پایین به خوبی تعریف شده از آسیب پذیری انتهای دایروتیک تا پایان دیاستول موج موج شریانی شعاعی محاسبه شد

8. Impairment of LV function and synchrony existed only in diastole in HHD patients.
[ترجمه ترگمان]Impairment از تابع LV و synchrony تنها در انقباض در بیماران HHD وجود داشتند
[ترجمه گوگل]اختلال عملکرد LV و همکار تنها در دیاستول در بیماران HHD وجود داشت

9. Intensity of radio signal also had this variation between in diastole and in systole.
[ترجمه ترگمان]همچنین شدت سیگنال رادیویی، این تغییر را در diastole و در systole نیز داشت
[ترجمه گوگل]شدت سیگنال رادیویی نیز این اختلاف بین دیاستول و سیستول بود

10. And contract cardiac every time, increase the time that corresponding diastole place experiences, call a cardiac cycle.
[ترجمه ترگمان]و هر بار قلب منقبض می شود، زمان را افزایش می دهد، انقباض مربوط به کار، یک سیکل قلبی نامیده می شود
[ترجمه گوگل]و هر زمان که قلب دارید، زمان را افزایش دهید که تجربیات مربوط به دیاستول متناظر باشد، با یک چرخه قلب تماس بگیرید

11. The heart beating model is described as cusp catastrophe with end node of systole and diastole.
[ترجمه ترگمان]مدل شکست قلب به عنوان نقطه عطف با گره پایان of و انقباض توصیف می شود
[ترجمه گوگل]مدل قلب ضرب و شتم به عنوان فاجعه ی cusp با گره پایان سیستول و دیاستول توصیف شده است

12. In the interval training group their myomere were shortened, showing an incomplete diastole. Training effects were not good enough.
[ترجمه ترگمان]در گروه آموزشی فواصل، myomere کوتاه شده بودند و انقباض ناقص انقباض شده را نشان می دادند اثرات آموزش به اندازه کافی خوب نبود
[ترجمه گوگل]در گروه آموزشی فاصله، myomere خود را کوتاه، نشان داد ناقص diastole اثرات آموزش به اندازه کافی خوب نبودند

پیشنهاد کاربران

استراحت قلب

diastole ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: انبساط قلب
تعریف: منبسط شدن یا دورۀ انبساط قلب، به ویژه انبساط بطن ها ی آن


کلمات دیگر: