کلمه جو
صفحه اصلی

computational

انگلیسی به انگلیسی

• calculative

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] انجام شده بوسیله الگریتمها

جملات نمونه

1. The D metric is a computational convenience.
[ترجمه ترگمان]معیار D یک راحتی محاسباتی است
[ترجمه گوگل]معیار D یک توابع محاسباتی است

2. For computational linguists the over-riding concern is their practical use.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از زبانشناسان محاسبه ای کاربرد عملی آن ها کاربرد عملی آن ها است
[ترجمه گوگل]برای زبان شناسان محاسباتی، نگرانی بیش از حد آنها کاربرد عملی آنها است

3. The scores used by the computational systems discriminate between hypotheses in two ways.
[ترجمه ترگمان]امتیازات مورد استفاده در سیستم های محاسباتی بین فرضیات به دو روش تمایز قایل می شوند
[ترجمه گوگل]نمرات استفاده شده توسط سیستم های محاسباتی بین دو فرضیه متفاوت است

4. Computational Physics students take a first-level course in Computer Science.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان فیزیک محاسباتی اولین دوره در علوم کامپیوتر را به خود اختصاص می دهند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان فیزیک محاسباتی دوره ی ابتدایی را در علوم کامپیوتر می گذرانند

5. The computational approach is, therefore, much more rigorous intellectually than that to which many psychologists have been accustomed.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رویکرد محاسباتی بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که بسیاری از روانشناسان به آن عادت کرده اند
[ترجمه گوگل]رویکرد محاسباتی، بنابراین، بسیار فشرده تر از آن چیزی است که بسیاری از روانشناسان عادت کرده اند

6. Researchers within computational lexicography have attempted to exploit this style to extract semantic information.
[ترجمه ترگمان]محققان در حوزه محاسباتی computational تلاش کرده اند تا از این سبک برای استخراج اطلاعات معنایی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]محققان در نشریه محاسباتی تلاش کرده اند تا از این سبک برای استخراج اطلاعات معنایی استفاده کنند

7. Work includes full-scale experiments, wind tunnel studies and computational fluid dynamics.
[ترجمه ترگمان]کار شامل آزمایش ها کامل، مطالعات تونل باد و دینامیک سیالات محاسباتی است
[ترجمه گوگل]کار شامل آزمایشات تمام مقیاس، مطالعات تونل باد و پویایی سیالات محاسباتی است

8. A computational model of this type that was initially developed for shape-perception is now being applied to the control of bodily movement.
[ترجمه ترگمان]یک مدل محاسبه ای از این نوع که در ابتدا برای درک شکل ایجاد شد، در حال حاضر برای کنترل حرکت بدن به کار می رود
[ترجمه گوگل]یک مدل محاسباتی از این نوع که در ابتدا برای تصور شکل گرفته شده است، در حال حاضر برای کنترل جنبش بدن استفاده می شود

9. At present computational models of the visual system are running ahead of our neurophysiological understanding.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، مدل های محاسباتی سیستم بصری پیش از درک neurophysiological ما در حال اجرا هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مدل های محاسباتی سیستم بصری در حال پیشروی از درک عصب فیزیولوژیکی ما هستند

10. In computational linguistics the main approaches for implementing syntax can be broadly classified as either rule-based or probabilistic.
[ترجمه ترگمان]در زبان شناسی محاسباتی، رویکردهای اصلی برای اجرای نحو می تواند به طور گسترده به عنوان احتمالاتی یا احتمالی طبقه بندی شود
[ترجمه گوگل]در زبان شناسی محاسباتی، رویکردهای اصلی برای اجرای نحو را می توان به طور گسترده ای به عنوان قاعده یا احتماله طبقه بندی کرد

11. A simple computational example will serve to highlight the differences.
[ترجمه ترگمان]یک مثال محاسباتی ساده برای برجسته کردن تفاوت ها بکار می رود
[ترجمه گوگل]یک مثال محاسباتی ساده برای برجسته کردن تفاوت ها استفاده می شود

12. A reduction in computational complexity will provide greater flexibility in choice of models used to predict outcomes and correlations.
[ترجمه ترگمان]کاهش پیچیدگی محاسباتی انعطاف پذیری بیشتری را در انتخاب مدل ها مورد استفاده برای پیش بینی پیامدها و همبستگی ها فراهم می کند
[ترجمه گوگل]کاهش پیچیدگی محاسباتی انعطاف پذیری بیشتری را در انتخاب مدل هایی که برای پیش بینی نتایج و همبستگی ها استفاده می شود، فراهم می کند

13. Computational questions have become central, not just in natural language processing applications, but also in theoretical discussions within linguistics.
[ترجمه ترگمان]سوالات محاسباتی، نه تنها در کاربردهای پردازش زبان طبیعی، بلکه در بحث های نظری مربوط به زبان شناسی، مرکزی شده اند
[ترجمه گوگل]سوالات محاسباتی، نه تنها در برنامه های کاربردی پردازش زبان طبیعی، بلکه در بحث های نظری در زمینه زبان شناسی متمرکز شده اند

14. The emphasis in the programme will be on the problems and requirements of using computational and multidisciplinary approaches to further this objective.
[ترجمه ترگمان]تاکید این برنامه بر مشکلات و الزامات استفاده از رویکردهای محاسباتی و multidisciplinary برای رسیدن به این هدف خواهد بود
[ترجمه گوگل]تاکید بر برنامه بر روی مشکلات و الزامات استفاده از رویکردهای محاسباتی و چند رشته ای برای دستیابی به این هدف خواهد بود

پیشنهاد کاربران

محاسباتی

محاسباتی, حساب شده

اسم al=صفت
computation al=computational
محسبات>>>محسباتی
محاسبه>>>محاسبه ای
شمارش>>>شمارشی

می تونی به معنی پردازشی هم باشه
مثلا: میزان محاسباتی که این کامپیوتر دریک ثانیه انجام می دهد ( میزان پردازشی که این کامپیوتر در یک ثانیه انجام می دهد )

رایانشی ( در ارتباط با رشته زبانشناسی )


کلمات دیگر: