1. alcoholism broke his marriage
اعتیاد به الکل ازدواجش را تباه کرد.
2. The stigma of alcoholism makes it difficult to treat.
[ترجمه Saman] انگ اعتیاد به الکل، درمانش را دشوار می کند.
[ترجمه ترگمان]داغ بودن اعتیاد به الکل باعث می شود درمان آن مشکل باشد
[ترجمه گوگل]نگرانی از مشروعیت الکل باعث می شود که درمان شود
3. The doctor wrote a treatise on alcoholism.
[ترجمه ترگمان]دکتر رساله ای درباره اعتیاد به الکل نوشت
[ترجمه گوگل]دکتر یک رساله درباره مشروبات الکلی منتشر کرد
4. Alcoholism affects all aspects of family life.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل بر همه جنبه های زندگی خانوادگی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]الکل بر تمام جنبه های زندگی خانوادگی تأثیر می گذارد
5. Three people in the family suffer from alcoholism.
[ترجمه ترگمان]سه نفر توی خانواده از alcoholism رنج میبرن
[ترجمه گوگل]سه نفر در خانواده از الکل به رنج می برند
6. Some people may inherit a tendency to alcoholism.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد ممکن است تمایل به اعتیاد به الکل را به ارث ببرند
[ترجمه گوگل]برخی افراد ممکن است گرایش به مشروبات الکلی داشته باشند
7. Alcoholism can result in an inability to cope.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل می تواند منجر به ناتوانی در مقابله با آن شود
[ترجمه گوگل]الکل می تواند منجر به ناتوانی در مقابله شود
8. The World Health Organization has recognized alcoholism as a disease since 195
[ترجمه ترگمان]سازمان بهداشت جهانی از سال ۱۹۵ میلادی به عنوان یک بیماری به الکل تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]سازمان جهانی بهداشت از 195 سالگی به عنوان یک بیماری شناخته شده است
9. Alcoholism often leads to the alienation of family and friends.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل اغلب منجر به بیگانگی خانواده و دوستان می شود
[ترجمه گوگل]الکل اغلب منجر به بیگانگی خانواده و دوستان می شود
10. Kerala has less crime and alcoholism than elsewhere in India.
[ترجمه ترگمان]کر الا کم تر از هرجای دیگر هند دارای جرم و الکل کمتری است
[ترجمه گوگل]کرالا جرم و الکل کمتر از سایر نقاط هند است
11. The group supports members during their recovery from alcoholism.
[ترجمه ترگمان]این گروه از اعضا در طی بازیابی خود از اعتیاد به الکل حمایت می کند
[ترجمه گوگل]این گروه در حین بهبودی خود از اعتیاد به الکل، از اعضا حمایت می کند
12. In alcoholism: Not clearing up physical messes caused by the primary sufferer.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل: پاک کردن messes فیزیکی که توسط بیمار اولیه ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]در مشروبات الکلی: تشخیص فضای فیزیکی ناشی از ابتلا به ریفلاکس نیست
13. But there is a lot of alcoholism and drug abuse associated with manic-depressive illness.
[ترجمه ترگمان]اما اعتیاد زیادی به الکل و اعتیاد به مواد مخدر در ارتباط با بیماری افسرده مبتلا به افسردگی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از الکل و مصرف مواد مخدر در ارتباط با بیماری افسردگی مانی وجود دارد
14. Alcoholism and drug use are on the upswing.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد به الکل و مواد مخدر در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]مصرف الکل و مواد مخدر در حال افزایش است