کلمه جو
صفحه اصلی

astigmatism


معنی : بی نظمی در جلیدیهء چشم
معانی دیگر : (چشم پزشکی) آستیگماتیسم، نا هموار بینی، دژبینی، طب بی نظمی در جلیدیه ء چشم

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) بی‌نظمی در جلیدیه چشم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an irregularity in the curvature of a lens, including that of the eye, that prevents rays of light from meeting in a single focal point, resulting in an indistinct or distorted image.

(2) تعریف: a warped or blurred viewpoint; faulty judgment.

• unequal curvature of the lens of the eye creating a distorted image

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] آستیگماتیزم 1. نوعی کج راهی کروی که در آن پرتو های نور تابیده شده از یک نقطه ی جسم در نقطه ی متناظر در تصویر همگرا نمی شوند. 2. نقصی در لامپ باریکه- الکترونی که طی آن الکترون ها در صفحه های محور متناوب متمرکز می شوند و در نتیجه نقطه روی صفحه دچار اعوجاج و تصویر مبهم می شوند.
[بهداشت] آستیگماتیسم

مترادف و متضاد

بی نظمی در جلیدیهء چشم (اسم)
astigmatism

جملات نمونه

1. Despite what has been called the moral astigmatism of the Tuskegee study, not all of its lessons are negative.
[ترجمه ترگمان]علی رغم آنچه که the اخلاقی مطالعه Tuskegee نامیده شده است، همه درس های آن منفی هستند
[ترجمه گوگل]علیرغم چیزی که آستیگماتیسم اخلاقی مطالعه Tuskegee نامیده شده است، تمام درسهای آن منفی نیستند

2. His views on the nature of astigmatism were important and he improved the treatment of acute glaucoma.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های او درباره طبیعت of مهم بودند و رفتار آب سیاه حاد را بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]دیدگاه های او در مورد ماهیت آستیگماتیسم مهم بود و درمان درمان گلوکوم حاد را بهبود بخشید

3. Astigmatism can occur in addition to nearsightedness and farsightedness.
[ترجمه ترگمان]Astigmatism می تواند علاوه بر nearsightedness و farsightedness رخ دهد
[ترجمه گوگل]آستیگماتیسم علاوه بر نزدیک بینی و دوربینی می تواند رخ دهد

4. With astigmatism objects appear stretched and distorted.
[ترجمه ترگمان]اشیا معلق به نظر کشیده شده و کج و معوج هستند
[ترجمه گوگل]اشیاء آستیگماتیسم به نظر می رسد کشش و تحریف شده است

5. Does child astigmatism add myopic need to wear an eye?
[ترجمه ترگمان]آیا astigmatism کودک به پوشیدن چشم نزدیک بین نیاز به پوشیدن چشم دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا آستیگماتیسم کودک نیاز به نیاز مودی به چشم دارد؟

6. Have the nearsighted patient of astigmatism, can you adorn invisible glasses?
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسه که این شخص نزدیک بین هستند، شما عینک نامرئی می زنید؟
[ترجمه گوگل]آیا بیمار مبتلا به آستیگماتیسم نزدیک است، آیا می توان عینک های نامرئی را تزئین کرد؟

7. Morethan percent were nearsighted and 36 percent had astigmatism, which causes fuzzy vision, the team reported.
[ترجمه ترگمان]این تیم گزارش داد که morethan درصد nearsighted و ۳۶ درصد astigmatism بوده اند که باعث بینایی فازی می شوند
[ترجمه گوگل]گروه گزارش داد که درصد Morethan نزدیک و 36 درصد آستیگماتیسم داشتند که باعث ایجاد بینش فازی می شود

8. By selecting appropriate cavity configurations, the astigmatism of optical mode in spherical mirror folded cavities can be partially eliminated and regulated.
[ترجمه ترگمان]با انتخاب پیکر بندی های مناسب حفره، astigmatism حالت نوری در آینه و حفره های تاشده می تواند تا حدی حذف و منظم شود
[ترجمه گوگل]با انتخاب پیکربندی مناسب حفره، آستیگماتیسم حالت نوری در حفره های کشیده شده آینه ای کروی می تواند تا حدی حذف و تنظیم شود

9. Doesn't astigmatism take glasses degree can deeper and deeper ah?
[ترجمه ترگمان]آیا تکان خوردن گیلاس ها عمیق تر و عمیق تر است؟
[ترجمه گوگل]آیا آستیگماتیسم درجه لیوان را می تواند عمیق تر و عمیق تر آه؟

10. To evaluate differences on astigmatism in corneal topography and mydriatic optometry.
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی تفاوت ها در astigmatism در توپوگرافی corneal و mydriatic optometry
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی تفاوت های آستیگماتیسم در توپوگرافی قرنیه و اپتومتری میردریایی

11. For moderate and higher astigmatism, PRK provides better accuracy and predication.
[ترجمه ترگمان]برای astigmatism متوسط و بالاتر، PRK دقت و پیش بینی بهتری ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]PRK برای آستیگماتیسم متوسط ​​و بالاتر دقت بهتر و مقرراتی را ارائه می دهد

12. Eye problem. Congenital amblyopia. Long sight adds astigmatism.
[ترجمه ترگمان]مشکل چشم کج و معوج نگاه طولانی به astigmatism می افزاید
[ترجمه گوگل]مشکل چشم آمبلیوپی مادرزادی چشم بلند اضافه می کند آستیگماتیسم

13. Astigmatism is caused when the cornea is shaped irregularly like a football.
[ترجمه ترگمان]زمانی که قرنیه مانند یک توپ فوتبال شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]آستیگماتیسم زمانی اتفاق می افتد که قرنیه به شکل بی نظیر مثل یک فوتبال شکل می گیرد

14. Anastigmatic lens : Photographic lens corrected astigmatism as well as other distortions. Process camera lenses are anastigmats.
[ترجمه ترگمان]لنز ماکرو: لنز عکاسی astigmatism و همچنین distortions دیگر را تصحیح کرد لنزهای دوربین فرآیند anastigmats هستند
[ترجمه گوگل]لنز Anastigmatic: لنزهای عکاسی اصلاح آستیگماتیسم و ​​همچنین سایر اعوجاج ها لنزهای دوربین پردازش، به طور انحصاری هستند

پیشنهاد کاربران

astigmatism ( فیزیک )
واژه مصوب: آستیگماتی
تعریف: نوعی اَبیراهی در عدسی یا سامانه‏ای اپتیکی که به موجب آن پرتوهای موجود در صفحات متعامد در نقاط متفاوتی کانونی می شوند


کلمات دیگر: