عصب شنوایی، عصب سامعه
auditory nerve
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• nerve responsible for sending sound messages to the brain
دیکشنری تخصصی
[روانپزشکی] عصب شنوایی. هشتمین زوج اعصاب جمجمه ای این عصب دو شاخه اصلی، عصب حلزونی که اطلاعات مربوط به صداها را منتقل می کند و عصب دهلیزی که اطلاعات مربوط به تعادل جسمی را منتقل می سازد تشکیل یافته است.
جملات نمونه
1. This creates a signal in the auditory nerves which are interpreted by our brain as the pleasing notes of an orchestra.
[ترجمه ترگمان]این باعث ایجاد یک سیگنال در اعصاب شنوایی می شود که توسط مغز ما به عنوان یادداشت های خوشایند یک ارکستر تفسیر می شوند
[ترجمه گوگل]این یک سیگنال در اعصاب شنوایی است که توسط مغز ما به عنوان یادداشت های دلپذیر ارکستر تفسیر می شود
[ترجمه گوگل]این یک سیگنال در اعصاب شنوایی است که توسط مغز ما به عنوان یادداشت های دلپذیر ارکستر تفسیر می شود
2. He lost the function of his auditory nerve.
[ترجمه ترگمان]او وظیفه عصب شنوایی خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]او عملکرد عصب شنوایی او را از دست داد
[ترجمه گوگل]او عملکرد عصب شنوایی او را از دست داد
3. Parts of the inner ear and the auditory nerve lesions caused by hearing loss.
[ترجمه ترگمان]بخش های گوش داخلی و آسیب های عصب شنوایی ناشی از فقدان شنوایی
[ترجمه گوگل]قطعات گوش داخلی و ضایعات عصبی شنوایی ناشی از کم شنوائی
[ترجمه گوگل]قطعات گوش داخلی و ضایعات عصبی شنوایی ناشی از کم شنوائی
4. Nerve impulses along the auditory nerve auditory cortex reached the center to form a hearing.
[ترجمه ترگمان]انگیزه های عصبی در امتداد قشر شنوایی عصب شنوایی به مرکز رسید تا شنوایی را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]ضربانهای عصبی در امتداد قشر شنوایی شنوایی شنوایی، به تشکیل یک جلسه رسیدند
[ترجمه گوگل]ضربانهای عصبی در امتداد قشر شنوایی شنوایی شنوایی، به تشکیل یک جلسه رسیدند
5. Suddenly, the auditory nerve has been touched what, this, this is not Chinese?
[ترجمه ترگمان]ناگهان، عصب شنوایی به چه چیزی دست زده است، این چینی نیست؟
[ترجمه گوگل]ناگهان، عصب شنوایی لمس شده است، این، این چینی نیست
[ترجمه گوگل]ناگهان، عصب شنوایی لمس شده است، این، این چینی نیست
6. After auditory nerve tumour is excised, although maintained facial nerve successional, but the heavy paralysis that spend a face still appears after art.
[ترجمه ترگمان]بعد از تومور عصب شنوایی excised، اگرچه اعصاب چهره خود را حفظ کرده است، اما فلج سنگین که یک چهره را به سر می برند، هنوز هم بعد از هنر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه تومور شنوایی عصب خارج می شود، اگرچه عصب صورت را دنبال می کند ولی فلج سنگین که چهره اش را می پوشاند هنوز بعد از هنر ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه تومور شنوایی عصب خارج می شود، اگرچه عصب صورت را دنبال می کند ولی فلج سنگین که چهره اش را می پوشاند هنوز بعد از هنر ظاهر می شود
7. Like a mutant, the intercept station consists only of an ear and a brain connected by a coaxial auditory nerve.
[ترجمه ترگمان]مانند یک تغییر پذیر، ایستگاه استراق سمع فقط یک گوش و یک مغز است که با یک عصب شنوایی coaxial ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]مانند یک جهش، ایستگاه ردگیری فقط شامل یک گوش و یک مغز است که توسط عصب شنوایی همجواری متصل می شود
[ترجمه گوگل]مانند یک جهش، ایستگاه ردگیری فقط شامل یک گوش و یک مغز است که توسط عصب شنوایی همجواری متصل می شود
8. Cochlear implant(CI) is a neural prosthetic device used to provide the sensation of sound to those who are profoundly deaf by delivering electrical stimulus to auditory nerve directly.
[ترجمه ترگمان]ایمپلنت cochlear (CI)یک دستگاه مصنوعی عصبی است که برای ایجاد حس صدا برای کسانی که به شدت با انتقال تحریک الکتریکی به عصب شنوایی گوش می دهند، استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ایمپلنت Cochlear (CI) یک دستگاه پروتز عصبی است که برای تحریک صدا برای افرادی که عمیقا ناشنوا هستند با ارائه محرک الکتریکی به عصب شنوایی به طور مستقیم استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ایمپلنت Cochlear (CI) یک دستگاه پروتز عصبی است که برای تحریک صدا برای افرادی که عمیقا ناشنوا هستند با ارائه محرک الکتریکی به عصب شنوایی به طور مستقیم استفاده می شود
9. We hear when the cochlea, in the inner ear, stimulates the auditory nerve.
[ترجمه ترگمان]ما هنگامی می شنویم که حلزون گوش در گوش داخلی، عصب شنوایی را تحریک می کند
[ترجمه گوگل]وقتی حلق آویز، در گوش داخلی، عصب شنوایی را تحریک می کنیم، می شنویم
[ترجمه گوگل]وقتی حلق آویز، در گوش داخلی، عصب شنوایی را تحریک می کنیم، می شنویم
10. Objective To explore a proper recording of the unit discharge in auditory nerve and inferior colliculus for the observation of characteristics of response potential.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی یک ثبت مناسب از تخلیه واحد در عصب شنوایی و عدم تقارن پایین برای مشاهده مشخصات پتانسیل پاسخ
[ترجمه گوگل]هدف: برای کشف یک ضبط مناسب از تخلیه دستگاه در عصب شنوایی و کمرنگی پایین برای مشاهده ویژگی های بالقوه پاسخ
[ترجمه گوگل]هدف: برای کشف یک ضبط مناسب از تخلیه دستگاه در عصب شنوایی و کمرنگی پایین برای مشاهده ویژگی های بالقوه پاسخ
11. The effect of electrical stimulation on excitability of the auditory nerve in guinea pig Objective
[ترجمه ترگمان]اثر تحریک الکتریکی بر روی عصب شنوایی در هدف خوک هندی
[ترجمه گوگل]اثر تحریک الکتریکی بر تحریک پذیری عصب شنوایی در خوکچه دریایی هدف
[ترجمه گوگل]اثر تحریک الکتریکی بر تحریک پذیری عصب شنوایی در خوکچه دریایی هدف
12. All of them have surgically inserted cochlear implants which bypass the damaged organ of hearing (the cochlea) and directly stimulate the auditory nerve, producing a sensation of hearing.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها با عمل جراحی حلزونی را وارد کرده اند که اندام آسیب دیده شنوایی (حلزون گوش)را کنار می گذارد و به طور مستقیم عصب شنوایی را تحریک می کند و حس شنوایی را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]همه آنها ایمپلنت های کچلی را جراحی کرده اند که از ارگان آسیب دیده شنوایی (کچلی) عبور می کنند و به طور مستقیم عصب شنوایی را تحریک می کنند و حس شنوایی ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]همه آنها ایمپلنت های کچلی را جراحی کرده اند که از ارگان آسیب دیده شنوایی (کچلی) عبور می کنند و به طور مستقیم عصب شنوایی را تحریک می کنند و حس شنوایی ایجاد می کنند
کلمات دیگر: